بی رحم ترینی به خدا نیست حواست
بی رحم ترینی به خدا نیست حواست
دیوانه شدم شُرّه نکن خرمن یاست
ظرفیّت یک لحظه نگاه تو ندارم
ای دادِ از آن چشم خدا را نشِناست
با دامن پر چین و بلوزی عسلی رنگ
تو محو غذا خوردن و من محو لباست
نزدیک نشستی و دلم تاب نیاورد
این طاقت تنگِ من و من فکر تقاصت
نوشیدی از آن قهوه ی ترک و من مبهوت
در خاصیت طعم لب قهوه شناست..!!
چشم تو و مژگان تو و موی تو ای داد
هر رکعت من پر شده از ذکر ثلاثت
ای من به فدای لب و چشمان تو بی رحم
در سینه گلوگیر شدی..هست حواست..؟
دیوانه شدم شُرّه نکن خرمن یاست
ظرفیّت یک لحظه نگاه تو ندارم
ای دادِ از آن چشم خدا را نشِناست
با دامن پر چین و بلوزی عسلی رنگ
تو محو غذا خوردن و من محو لباست
نزدیک نشستی و دلم تاب نیاورد
این طاقت تنگِ من و من فکر تقاصت
نوشیدی از آن قهوه ی ترک و من مبهوت
در خاصیت طعم لب قهوه شناست..!!
چشم تو و مژگان تو و موی تو ای داد
هر رکعت من پر شده از ذکر ثلاثت
ای من به فدای لب و چشمان تو بی رحم
در سینه گلوگیر شدی..هست حواست..؟
۶.۶k
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.