ای دل ز من بریده ز یادم نمی روی

ای دل ز من بریده ز یادم نمی روی
وی پا ز من کشیده ز یادم نمی روی

ای رفته از برابر چشمم به کوی غیر
اشکم به دیده دیده ز یادم نمی روی

ان چشم را به روی چه کس باز می کنی؟
ای آهوی رمیده ز یادم نمی روی

در سایه ی کدام نهالی روم به خواب
ای نخل بر رسیده ز یادم نمی روی

دانم که امشبم به سحرگه نمی رود
ای جلوه ی سپیده ز یادم نمی روی

تا خواند این غزل ز من آن سرو ناز گفت
ای بید قد خمیده ز یادم نمی روی

معینی کرمانشاهی 🌸 💫 💫 💐 💫 💫 🌸
🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁 🍁
🌸 💫 💫 💐 💫 💫 🌸
دیدگاه ها (۱)

اگر امشب بت من دست به ابرو ببردخبر مرگ مرا باد به هر سو ببرد...

آن قدر شوق گل روی تو دارم که مپرسآن قدر دغدغه از خوی تو دارم...

سبد سبد ترانه در سکوت چشمهای توغزل اسیر دست من، قصیده مبتلای...

مثل مویی که پس ازباد پریشان شده استکارهای گره افتاده فراوان ...

حمزه فلاح

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط