پنجره را باز میکنم

پنجره را باز میکنم
چشم هایم به کوچه می افتد
برگ های نارنجی کف کوچه را می بینم
و آن درخت بید مجنون تر از مجنون رل
بع یاد خود می افتم
سالهاست فراموش شده ام

#احسان_صفایی
دیدگاه ها (۲)

وقتی کسی در کنار ما نباشد ؛به این معنا نیست که باید او را فر...

شکسپیر می گوید :"من همیشه خوشحالم میدانید چرا؟!برای اینکه از...

کبریت

صحنه پارت دهم

خاطراتِ تو ،نه ارو است که بسوزاندو نه زلزله ای سهمگین ، که و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط