چون ز شب نیمی بشد

چون زِ شب نیمی بشُد ،
مستان همه بی خود شدند !
ما بماندیمُ
شبُ شمعُ شرابُ آن نگار . . .
دیدگاه ها (۱)

چه شد در من...؟نمیدانم!فقط دیدم پریشانم!فقط یک لحظه فهمیدمکه...

آنها ڪہ بہ بیدارے خداایمان دارندراحت تر مےخوابد

زِ عشقت بند بندِاین دل "دیوانه" می لرزد !خرابم می کنی اما خر...

از اول هم قرار دریا رفتنمان اشتباه بودهم سلیقه نبودیم، چه زو...

🌱🍒رندان سلامت می‌کنند جان را غلامت می‌کنندمستی ز جامت می‌کنن...

سلام… به اوج تنهایی..سلام به نور چشمان تر ….در سکوت وتاریکی ...

بهار و خاکستر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط