خاڪ نشین ره میخانــه ام
خاڪ نشین ره میخانــه ام
خانه خراب دل دیوانه ام
زان ڪه به میخانه بجز یار نیست
ڪشمڪش صفحه و زنار نیست
هرچه در آنجاست بود در خروش
جام مے و مے زده و مے فروش
حـسرت بگـذشتـه و آینـده نیـست
جز به ره عشق ڪسے بنده نیست
اے ڪه به دام تو اسیرم اسیر
لـذت دیوانگے از من مگیـر
بنـده عشقـم ڪن و نامم بـده
خاڪ رهم ساز و مقامم بده
"هما میر افشار"
خانه خراب دل دیوانه ام
زان ڪه به میخانه بجز یار نیست
ڪشمڪش صفحه و زنار نیست
هرچه در آنجاست بود در خروش
جام مے و مے زده و مے فروش
حـسرت بگـذشتـه و آینـده نیـست
جز به ره عشق ڪسے بنده نیست
اے ڪه به دام تو اسیرم اسیر
لـذت دیوانگے از من مگیـر
بنـده عشقـم ڪن و نامم بـده
خاڪ رهم ساز و مقامم بده
"هما میر افشار"
۱.۶k
۲۳ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.