حالا که مرا نداری، کسی هست مراقبت باشد ؟ کسی هست وقتی دلت
حالا که مرا نداری، کسی هست مراقبت باشد ؟ کسی هست وقتی دلت گرفته تو را بخنداند ؟ کسی هست وقتی خوابت نمیبرد بنشیند تا خود صبح با تو حرف بزند ؟ کسی هست ؟ کسی هست مثل من حرصت بدهد و نامش را که با اخم صدا میکنی برایت بمیرد ؟ کسی هست نوازشت کند ؟ کسی هست بداند کدام آهنگ را برایت بگذارد وقتی دلت گرفته ؟ کسی هست آهنگهای غمگین را تندتند رد کند ؟ کسی هست درباره کتابی که میخوانی با او حرف بزنی ؟ کسی هست ؟ کسی هست همینطور که راه میروی برایت بمیرد ؟ کسی هست کف دستت را ببوسد و مست شود از بوی تنت، عطر گندم خام ؟
حالا که مرا نداری، تنها نماندهای ؟ دلتنگ نیستی ؟ دلت بوسه و نوازش نمیخواهد ؟ دلت یک آدم کلافه نمی خواهد که از همه دنیا پناه بیاورد به امن آغوشت ؟ دلت یک کشتی شکسته نمیخواهد که در بندر دستانت پهلو بگیرد ؟ دلت تنگ نشده برای این که بخندانمت ، و بعد برگردی و نگاهم کنی که محو شدهام در حالت چشمانت ، وقتی که میخندی از ته دل ؟
خوش به حال باد . خوش به حال ماه . خوش به حال آینههای آسانسور. خوش به حال خورشید. خوش به حال رانندههای تاکسی که روزی دوبار صدای تو را میشنوند. خوش به حال تمام هفت میلیارد و خرده ای آدم دنیا، که می توانند صدایت کنند و جوابت سکوت نباشد.
حالا که مرا نداری .... میبینی ؟ مرا نداری. چشمهای تو دیگر اینجا نیستند. تمام شده. چه اهمیتی دارد بعد از این جمله لعنتی چه می نویسم ...
حالا که مرا نداری، تنها نماندهای ؟ دلتنگ نیستی ؟ دلت بوسه و نوازش نمیخواهد ؟ دلت یک آدم کلافه نمی خواهد که از همه دنیا پناه بیاورد به امن آغوشت ؟ دلت یک کشتی شکسته نمیخواهد که در بندر دستانت پهلو بگیرد ؟ دلت تنگ نشده برای این که بخندانمت ، و بعد برگردی و نگاهم کنی که محو شدهام در حالت چشمانت ، وقتی که میخندی از ته دل ؟
خوش به حال باد . خوش به حال ماه . خوش به حال آینههای آسانسور. خوش به حال خورشید. خوش به حال رانندههای تاکسی که روزی دوبار صدای تو را میشنوند. خوش به حال تمام هفت میلیارد و خرده ای آدم دنیا، که می توانند صدایت کنند و جوابت سکوت نباشد.
حالا که مرا نداری .... میبینی ؟ مرا نداری. چشمهای تو دیگر اینجا نیستند. تمام شده. چه اهمیتی دارد بعد از این جمله لعنتی چه می نویسم ...
۲۶۵.۲k
۰۳ آبان ۱۴۰۰