بیبی چشم هاتو باز کن دلم میخواد وقتی بفاکت میدم تو چشمات
×بیبی چشم هاتو باز کن دلم میخواد وقتی بفاکت میدم تو چشمات نگاه کنم
+ آروم چشمامو باز کردم که کوک انگشت فاک شو گذاشت توم یه آه کوچیک کشیدم بعد دوتا از انگشت هاشو کرد توم تا به اندازه دیکش عادت کنم کم کم واردم کرد و آه بلندی کشیدم شروع به تلمبه زدن کرد چند مین بعد کام کرد و ازم کشید بیرون و منو برد حموم و ۲۰مین بعد امدیم بیرون و موهامو خشک کردو گفت× از الان یاد بگیر که به حرف ددیت گوش کنی
+ب..ب..باشه
×حالا بریم بخوابیم بیب
پایان
ببخشید خوب نشد
+ آروم چشمامو باز کردم که کوک انگشت فاک شو گذاشت توم یه آه کوچیک کشیدم بعد دوتا از انگشت هاشو کرد توم تا به اندازه دیکش عادت کنم کم کم واردم کرد و آه بلندی کشیدم شروع به تلمبه زدن کرد چند مین بعد کام کرد و ازم کشید بیرون و منو برد حموم و ۲۰مین بعد امدیم بیرون و موهامو خشک کردو گفت× از الان یاد بگیر که به حرف ددیت گوش کنی
+ب..ب..باشه
×حالا بریم بخوابیم بیب
پایان
ببخشید خوب نشد
- ۴.۴k
- ۲۰ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط