پاسخ
پاسخ :
۱. تفاوت «اسلام واقعی با آنچه می بینم.
اما دینداری در هر جامعهای،عبارت از تعامل میان آن ایدهآلها با شرایط تاریخی، اقتصادی، سیاسی، روانشناختی و عادات پیشین اجتماعی است
ما شاهد «برخورد تمدنی» پیچیدهای هستیم: تمدن کهن ایرانی با ساختارهای خاص خود، مواجهه با اسلام، و در مواجهه با مدرنیته شتابزده.
۲. شتاب تحولات اجتماعی و شکاف ارزشها:
در صد سال گذشته،ایران یکی از سریعترین تحولات از جامعه سنتی به شهرنشینی را تجربه کرده که، فرصت «درونیسازی تدریجی ارزشها» را نمیدهد.
وقتی یک فرد با تفکر سنتی امروز در کلانشهر با ترافیک و بیسامان مواجه میشود، ممکن است ارزشهای نظم شهری برایش درونی نشده باشد.
۳. مشکل «شریعت صوری» به جای «تقوای باطنی»
پیامبر اسلام (ص) فرمود: «ادین، نحوه رفتار و معامله با مردم است).
وقتی دین به شعائر خاص محدود شود و به اخلاق اجتماعی و تعهد کاری گسترش نیابد، شاهد تناقض خواهیم بود: مثل فردی که نماز میخواند اما در ترافیک یا محیط کار رعایت حقوق دیگران را نمیکند.
۴. ضعف نهادهای مدنی و مسئولیتپذیری جمعی:
بسیاری از ارزشهای اسلامی مانند نظم،نظافت، امانتداری و تعهد کاری، در بستر «نهادهای مدنی» قوی و «حس تعلق جمعی» پرورش مییابند. اگر جامعه به دلیل عوامل تاریخی-سیاسی، فاقد نهادهای مدنی مستقل و قدرتمند باشد، افراد بیشتر در لاک فردگرایی فرو رفته و احساس مسئولیت نسبت به کل جامعه کاهش مییابد.
۵. نقش اقتصاد و بیعدالتی ساختاری
فساد و بیتعهدی گاهی ریشه در بیعدالتی ساختاری دارد.وقتی فرد در سیستم اقتصادی، انگیزه کافی برای تلاش منصفانه نمیبیند، یا شاهد تبعیض و رانت است، به تدریج روحیه تعهد کاری و مسئولیتپذیری در او تضعیف میشود. اسلام بر عدالت تأکید فراوان دارد، زیرا بیعدالتی، فضایل اخلاقی را از ریشه میخشکاند.
۶. بحران آموزش و پرورش اخلاقی
ما در انتقال نظام مند ارزشهای اخلاقی-اجتماعی اسلام به نسل جدید مشکل داریم.آموزشهای ما غالباً نظری، شعارگونه و فاقد روشهای عملی برای تمرین فضیلتها در زندگی روزمره است. یک کودک باید از کودکی، نظم و نظافت و رعایت حقوق دیگران را در مدرسه، خانواده و محله «تمرین عملی» کند.
راه حل ؟
·بازخوانی متون دینی با محوریت اخلاق معامله، مسئولیتپذیری اجتماعی و نظم.
· تقویت نهادهای مدنی: امکان مشارکت شهروندان در امور محله و شهر.
· اصلاح ساختارهای اقتصادی: مبارزه واقعی با فساد و تبعیض تا انگیزه فضیلتهای اخلاقی زنده شود.
· تحول در آموزش: تبدیل اخلاق از شعار به مهارتهای عملی زندگی.
· الگوسازی: معرفی الگوهای عملی از افراد منظم، متعهد و پاکدست در جامعه.
۱. تفاوت «اسلام واقعی با آنچه می بینم.
اما دینداری در هر جامعهای،عبارت از تعامل میان آن ایدهآلها با شرایط تاریخی، اقتصادی، سیاسی، روانشناختی و عادات پیشین اجتماعی است
ما شاهد «برخورد تمدنی» پیچیدهای هستیم: تمدن کهن ایرانی با ساختارهای خاص خود، مواجهه با اسلام، و در مواجهه با مدرنیته شتابزده.
۲. شتاب تحولات اجتماعی و شکاف ارزشها:
در صد سال گذشته،ایران یکی از سریعترین تحولات از جامعه سنتی به شهرنشینی را تجربه کرده که، فرصت «درونیسازی تدریجی ارزشها» را نمیدهد.
وقتی یک فرد با تفکر سنتی امروز در کلانشهر با ترافیک و بیسامان مواجه میشود، ممکن است ارزشهای نظم شهری برایش درونی نشده باشد.
۳. مشکل «شریعت صوری» به جای «تقوای باطنی»
پیامبر اسلام (ص) فرمود: «ادین، نحوه رفتار و معامله با مردم است).
وقتی دین به شعائر خاص محدود شود و به اخلاق اجتماعی و تعهد کاری گسترش نیابد، شاهد تناقض خواهیم بود: مثل فردی که نماز میخواند اما در ترافیک یا محیط کار رعایت حقوق دیگران را نمیکند.
۴. ضعف نهادهای مدنی و مسئولیتپذیری جمعی:
بسیاری از ارزشهای اسلامی مانند نظم،نظافت، امانتداری و تعهد کاری، در بستر «نهادهای مدنی» قوی و «حس تعلق جمعی» پرورش مییابند. اگر جامعه به دلیل عوامل تاریخی-سیاسی، فاقد نهادهای مدنی مستقل و قدرتمند باشد، افراد بیشتر در لاک فردگرایی فرو رفته و احساس مسئولیت نسبت به کل جامعه کاهش مییابد.
۵. نقش اقتصاد و بیعدالتی ساختاری
فساد و بیتعهدی گاهی ریشه در بیعدالتی ساختاری دارد.وقتی فرد در سیستم اقتصادی، انگیزه کافی برای تلاش منصفانه نمیبیند، یا شاهد تبعیض و رانت است، به تدریج روحیه تعهد کاری و مسئولیتپذیری در او تضعیف میشود. اسلام بر عدالت تأکید فراوان دارد، زیرا بیعدالتی، فضایل اخلاقی را از ریشه میخشکاند.
۶. بحران آموزش و پرورش اخلاقی
ما در انتقال نظام مند ارزشهای اخلاقی-اجتماعی اسلام به نسل جدید مشکل داریم.آموزشهای ما غالباً نظری، شعارگونه و فاقد روشهای عملی برای تمرین فضیلتها در زندگی روزمره است. یک کودک باید از کودکی، نظم و نظافت و رعایت حقوق دیگران را در مدرسه، خانواده و محله «تمرین عملی» کند.
راه حل ؟
·بازخوانی متون دینی با محوریت اخلاق معامله، مسئولیتپذیری اجتماعی و نظم.
· تقویت نهادهای مدنی: امکان مشارکت شهروندان در امور محله و شهر.
· اصلاح ساختارهای اقتصادی: مبارزه واقعی با فساد و تبعیض تا انگیزه فضیلتهای اخلاقی زنده شود.
· تحول در آموزش: تبدیل اخلاق از شعار به مهارتهای عملی زندگی.
· الگوسازی: معرفی الگوهای عملی از افراد منظم، متعهد و پاکدست در جامعه.
- ۱.۳k
- ۱۵ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط