چیز زیادی از او نخواسته بودنند گفته بودنند به خمینی توهی

چیز زیادی از او نخواسته بودنند گفته بودنند :به خمینی توهین کن تا آزادت کنیم,همین!
اما همین چیز کوچک برای او خیلی بزرگ بود آنقدر بزرگ که حاضر شد به خاطرش ماه ها اسارت بکشد ,با سر تراشیده در روستاهای اطراف چرخانده شود ,ناخن هایش را بکشند و بعد از کلی شکنجه زنده به گورش کنند...
برای دختر هفده ساله ای به نام " ناهید فاتحی " که بعد ها به سمیه کردستان معروف شد تحمل همه اینها آسانتر بود از آنکه به امام و رهبرش توهین کند ... .
دیدگاه ها (۱۰)

از شناسایی آمده بود. منطقه مثل موم توی دستش بود. با رگ و خون...

به روایت  شهید صیاد شیرازی: شبانه خودم را با یک فروند هواپیم...

علاوه بر مربی گری، مسئول کمیته تاکتیک هم بود. از آموزش ایست ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط