(ببخشید دیر شد)
(ببخشید دیر شد)
وقتی روز دختر میشه☆به عنوان دوست پسرت☆♡علامت ا/ت+ علامت اعضا-♡
(چان)
برات یه گل و شیرینی میگیره و توی جعبه ی خوشگل قرمز برات پول میزاره
میاد در میزنه
-عشقمممم!
رفتی درو باز کردی
+وایییی... عشقمم! نیازی به زحمت نبود! ممنونم!
(لینو)
رفتی پیشش و بغلش کردی
+بیبی! امروز روز خاصی نیست؟
نگاهت کرد...
-روز دختره نه روز زن... تو زنی، دختر نیستی...
وقتی اینو بهت گفت بلند شدی
+اصلا قهر میکنم...
اخر رفت برات دو یا سه تا دلار اورد و بهت داد
+فقط اینا؟!
(چانگبین)
امروز خودش مثل دختر رفتار میکرد و بهت اومد صحبت کرد
-عشقم... هدیه ندارم؟
+مگه دختری؟! ولی با این رفتاری که داشتی باید برات هدیه بگیرم
خودش برات هیچی نگرفته بود ولی تو براش گرفته بودی
(هیونجین)
بغلت کرده بود و ولت نمیکرد
+اقا.... برادر یه هدیه بگیر بجای اینا...
-هدیه؟ من برات هدیه نیستم؟
+چرا والا.... هستی....
(هان)
لپاتو داشت میکشید و درمورد کیوتیت بهت میگفت
+بابا... خسته شدم...
اروم لبشو به لبت چسبوند
-بجای هدیه و خسته شدن منو داشته باش...
تو باهاش همکاری کردی و ادامه دادید
(فلیکس)
هی میخندید و هیچی نمیگفت
+بجای خنده! برو هدیه بخر
-هدیه....؟ باشههه
بعد از چند ساعت اوند خونه و با چند تا اسلایم و فیجت اومد پیشت
+وایییی.... مرسییییی
(سونگمین)
هیچی برات نخرید ولی دلش سوخت و برات چندتا شکلات گرفت و بهت داد
+بابا... یه زری هم بزن دیگه...
نفسی عمیق کشید و داد زد
-عاشقتم! دوست دارم!
درحال داد زدن بود
(جونگین)
بچه نمیدونست چیا دوست داری پس برات همچی برات گرفت شکلات، گل...
اومد پیشت و اوتا رو بهت داد و بغلت کرد
-راضی هستی؟
+اره بیبی.... راضی!
وقتی روز دختر میشه☆به عنوان دوست پسرت☆♡علامت ا/ت+ علامت اعضا-♡
(چان)
برات یه گل و شیرینی میگیره و توی جعبه ی خوشگل قرمز برات پول میزاره
میاد در میزنه
-عشقمممم!
رفتی درو باز کردی
+وایییی... عشقمم! نیازی به زحمت نبود! ممنونم!
(لینو)
رفتی پیشش و بغلش کردی
+بیبی! امروز روز خاصی نیست؟
نگاهت کرد...
-روز دختره نه روز زن... تو زنی، دختر نیستی...
وقتی اینو بهت گفت بلند شدی
+اصلا قهر میکنم...
اخر رفت برات دو یا سه تا دلار اورد و بهت داد
+فقط اینا؟!
(چانگبین)
امروز خودش مثل دختر رفتار میکرد و بهت اومد صحبت کرد
-عشقم... هدیه ندارم؟
+مگه دختری؟! ولی با این رفتاری که داشتی باید برات هدیه بگیرم
خودش برات هیچی نگرفته بود ولی تو براش گرفته بودی
(هیونجین)
بغلت کرده بود و ولت نمیکرد
+اقا.... برادر یه هدیه بگیر بجای اینا...
-هدیه؟ من برات هدیه نیستم؟
+چرا والا.... هستی....
(هان)
لپاتو داشت میکشید و درمورد کیوتیت بهت میگفت
+بابا... خسته شدم...
اروم لبشو به لبت چسبوند
-بجای هدیه و خسته شدن منو داشته باش...
تو باهاش همکاری کردی و ادامه دادید
(فلیکس)
هی میخندید و هیچی نمیگفت
+بجای خنده! برو هدیه بخر
-هدیه....؟ باشههه
بعد از چند ساعت اوند خونه و با چند تا اسلایم و فیجت اومد پیشت
+وایییی.... مرسییییی
(سونگمین)
هیچی برات نخرید ولی دلش سوخت و برات چندتا شکلات گرفت و بهت داد
+بابا... یه زری هم بزن دیگه...
نفسی عمیق کشید و داد زد
-عاشقتم! دوست دارم!
درحال داد زدن بود
(جونگین)
بچه نمیدونست چیا دوست داری پس برات همچی برات گرفت شکلات، گل...
اومد پیشت و اوتا رو بهت داد و بغلت کرد
-راضی هستی؟
+اره بیبی.... راضی!
۹.۶k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.