شالام عژیژم
با چشمی نافض نگاهم کرد و نفس عمیقی کشید: خب حالا که اینقدر سرحالی پس باید بدونی مُردی!
یجورایی خودمو آماده کرده بودم برای شنیدن این خبر اونجوری که فکر میکردم ترسناک نبود راستش: خب حداقل درد نداشت!
اون مرد خنده ای که کرد و یه صفحه مونیتور بزرگ ظاهر شد داشت همونجایی که من مُرده بودمو نشون میداد جنازه بدبختم که با صورت متلاشی شده کف خیابون بود و مشخصا چند متر روی آسفالت کشیده شده بود گوشی و کتاب هری پاترمم کنارم بود.
مرد ابروهاشو انداخت بالا: واو بد مُردیا خب...به مرز ارواح خوش اومدی فک کنم شماها بهش میگید پل صراط؟ خب سوپرایز بیبی اینجا کاملا با اون چرت و پرتایی که بهتون گفته بودن فرق داره و این یعنی اینکه اثاث عملکردت ممکنه بتونی بازم زندگی کنی!
کمی مکث کرد تا من ریکشن نشون بدم: یعنی گی بودن گناه نیست؟
پلکش داشت میپرید...: سوال مهمت همین بود؟ نه نیست هوف خدایا به این نمودار نگاه کن
به نموداری که نمایش داده شد نگاه کردم چنتا خط و نوشته های پایینش: این میزان امتیاز های مثبت و منفی تو توی حصرت امتیاز ۱۰۰ گرفتی که لازمه اولین تناسخ و کارهای خوبت ۲۴ و کار های بدت ۱۷ خب معمولی! چند بار اقدام به خودکشی کردی چون موفق نبوده حساب نمیشه پس الان واجد شرایطی که یه دنیا انتخاب کنی برای تناسخ اما امتیاز خوب بودن نداری ته کارکتر دلخواهت یا زندگی و...انتخاب کنی کاملا رندوم میوفته برات!
و ذل زد به من خب امیدوارم اگه اینا خواب باشه خواب به خواب برو و هیچوقت بیدار نشم!
: معلومه میخوام برم هری پاتررررر اصن سوال داشت؟ داداش من در راه خوندن هری پاتر مُردم!
فرشته سرشو تکون داد: خب امیدوارم شانس باهات باشه و حداقل جادوگر شی!
و تا قبل از اینه من مفهوم جملشو بفهمم دستمو ول کرد و حولم داد
:چییییییییییییییییی
با ضرب از جا پریدم یه اتاق دیگه که بشدت قدیمی بود چنتا تخت دوطبقه کنارهم از جام بلند شدم به خاطر تغییر وزن و چگالی بشدت زیاد بدنم تلو تلویی خورد و خودمو رسدندم به آینه نفسی از سر آسودگی کشیدم...تام ریدل نشدم!
ولی این دیگه کیههه؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بنظرتون کیه؟؟؟
خوجحال میشم لایک کنی و کامت بزاری❤🥺
یجورایی خودمو آماده کرده بودم برای شنیدن این خبر اونجوری که فکر میکردم ترسناک نبود راستش: خب حداقل درد نداشت!
اون مرد خنده ای که کرد و یه صفحه مونیتور بزرگ ظاهر شد داشت همونجایی که من مُرده بودمو نشون میداد جنازه بدبختم که با صورت متلاشی شده کف خیابون بود و مشخصا چند متر روی آسفالت کشیده شده بود گوشی و کتاب هری پاترمم کنارم بود.
مرد ابروهاشو انداخت بالا: واو بد مُردیا خب...به مرز ارواح خوش اومدی فک کنم شماها بهش میگید پل صراط؟ خب سوپرایز بیبی اینجا کاملا با اون چرت و پرتایی که بهتون گفته بودن فرق داره و این یعنی اینکه اثاث عملکردت ممکنه بتونی بازم زندگی کنی!
کمی مکث کرد تا من ریکشن نشون بدم: یعنی گی بودن گناه نیست؟
پلکش داشت میپرید...: سوال مهمت همین بود؟ نه نیست هوف خدایا به این نمودار نگاه کن
به نموداری که نمایش داده شد نگاه کردم چنتا خط و نوشته های پایینش: این میزان امتیاز های مثبت و منفی تو توی حصرت امتیاز ۱۰۰ گرفتی که لازمه اولین تناسخ و کارهای خوبت ۲۴ و کار های بدت ۱۷ خب معمولی! چند بار اقدام به خودکشی کردی چون موفق نبوده حساب نمیشه پس الان واجد شرایطی که یه دنیا انتخاب کنی برای تناسخ اما امتیاز خوب بودن نداری ته کارکتر دلخواهت یا زندگی و...انتخاب کنی کاملا رندوم میوفته برات!
و ذل زد به من خب امیدوارم اگه اینا خواب باشه خواب به خواب برو و هیچوقت بیدار نشم!
: معلومه میخوام برم هری پاتررررر اصن سوال داشت؟ داداش من در راه خوندن هری پاتر مُردم!
فرشته سرشو تکون داد: خب امیدوارم شانس باهات باشه و حداقل جادوگر شی!
و تا قبل از اینه من مفهوم جملشو بفهمم دستمو ول کرد و حولم داد
:چییییییییییییییییی
با ضرب از جا پریدم یه اتاق دیگه که بشدت قدیمی بود چنتا تخت دوطبقه کنارهم از جام بلند شدم به خاطر تغییر وزن و چگالی بشدت زیاد بدنم تلو تلویی خورد و خودمو رسدندم به آینه نفسی از سر آسودگی کشیدم...تام ریدل نشدم!
ولی این دیگه کیههه؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بنظرتون کیه؟؟؟
خوجحال میشم لایک کنی و کامت بزاری❤🥺
- ۱.۴k
- ۰۳ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط