خونریزی شدیدی داشت

خونریزی شدیدی داشت..
داخل اتاق عمل، دکتر اشاره کرد که چادرم رو دربیارم 
تاراحتتر مجروح روجابه جا کنم
گوشه ی چادرم رو گرفت و بریده بریده گفت:
من دارم میمیرم تا تو چادرت رو در نیاری.
دیدگاه ها (۶)

کلنا فداک یازینب (س)تــفــنـــگ را در دستم میگیرم. با دستما...

گفت:خیلی عشق شهادتم!گفتم:عشق جهاد چی؟حرفی نزد!!امام علی علیه...

^-^

بدون شرح ...

𝗜𝗺𝗽𝗼𝘀𝘀𝗶𝗯𝗹𝗲 𝗳𝗮𝘁𝗲Season: 𝟮 Part:𝟭𝟳دکتر وارد اتاق عمل شد اتاق ب...

باری مرگ‌ و عشق..💗پارت ۲۸*جیمین به بیمارستان رسید*جیمین: هی ...

بیمارستان هانافو فصل۲پارت۱:(قرار برای فصل دو افراد سرویس امن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط