کاش هفت ساله بودم

کاش هفت ساله بودم
روی نیمکت چوبی می نشستم
مداد سوسماری در دست
باصدای تو دیکته می نوشتم
تو می گفتی بنویس دلتنگی
من آن را اشتباه می نگاشتم
اخمی بر چهره می نشاندی و من
به جبران
دلتنگی را هزار بار می نوشتم!
دیدگاه ها (۱۶)

جز توهیچ چیز و هیچ کس دو جا و یکی نیست،همزمان فرسنگ ها ازم ف...

می شوم بیدار و میبینم کنارم نیستیحسرتت سر میگذارد بی تو بر ب...

دو بافه گیس سواره نظام چنگیزیکه سبزوار و نشابور را برانگیزی!...

همه چیز از دست تو آغاز شد وقتی دست هایم را گرفتی تا که از دس...

یادته همیشه می گفتم دوس دارم از دور ببینمت؟ بعد تو لجباز می ...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

#Gentlemans_husband#Season_two#part_207 نامجون نامجون خواهش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط