من آدمای زیادی رو از دست دادم
من آدمای زیادی رو از دست دادم..
موقع رفتن همشون سَردَم شد..(:
دست و پام یخ کرد و حالت تهوع گرفتم و دلم لرزید..(:
موقع رفتن تک تک آدمای زندگیم آهنگ غمگین گذاشتم و پتو رو دورم پیچیدم تا شاید گرم شم و دلم کمتر بلرزه..(:
همیشه عَم وقتی مامانم میپرسید؛
میگفتم: مامان تموم تنم درد میکنه، دارم میمیرم(: هربار مطمئن بودم که دارم میمیرم..
نَمُـردَم..
ولی هر آدم یه تیکه از قَلبَمو با خودش برد..🙂💔 الان فقط یه مقدار کمی از قَلبم باقی مونده..(: آخرین نفری که بره این مقدار کَمَم میبره با خودش..-!
و من برای آخرین بار میرم زیر پتو و میگم: مامان من مُردم..(:
موقع رفتن همشون سَردَم شد..(:
دست و پام یخ کرد و حالت تهوع گرفتم و دلم لرزید..(:
موقع رفتن تک تک آدمای زندگیم آهنگ غمگین گذاشتم و پتو رو دورم پیچیدم تا شاید گرم شم و دلم کمتر بلرزه..(:
همیشه عَم وقتی مامانم میپرسید؛
میگفتم: مامان تموم تنم درد میکنه، دارم میمیرم(: هربار مطمئن بودم که دارم میمیرم..
نَمُـردَم..
ولی هر آدم یه تیکه از قَلبَمو با خودش برد..🙂💔 الان فقط یه مقدار کمی از قَلبم باقی مونده..(: آخرین نفری که بره این مقدار کَمَم میبره با خودش..-!
و من برای آخرین بار میرم زیر پتو و میگم: مامان من مُردم..(:
- ۳.۹k
- ۰۲ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط