شبِ سوم از دخترک شیرین زبانی می خوانند که بعد از کلی انتظار بابایش آمد و سر کنار گوشش گذاشت لالایی خواند برایش و دخترک خوابش برد تا ابد... 😭
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.