تو

تو...
جنبہ‌ے عاشقے را نداشتے!

میگفتے...
با عشق در آغوش هم گرم میشویم

نہ گرم شدم...
نہ عاشق شدی...

همہ چیز را از بیخ سوزاندے
و
رفتے...
دیدگاه ها (۱)

بہ خیالت بردے؟بہ خیالت ڪہ نفهمیدم منآبروی من را بہ ...

چه حماقتےمرا یاد نمے کندومن باز مے خواهمشچه غرور بے غیرتے دا...

از حالتِ گیسویِ تو از چشمِ خمارتیک عمر غزل گفتم و در تو اثری...

پاسخی در خورِپیچیدگی موی تو نیستمی کشد کار من از فکر توآخر ب...

ناز پروده ے عشق تو شدم جان منےدرد خود با کہ بگویم کہ تو درما...

متن محمد خوش بینای هوای نفسم فکر و خیالم همه تویوسف قلب خراب...

وقتی بهش گفتم دلم لرزیده و تو خنده‌های یه نفر خودم رو گم کرد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط