دلم را ورق می زنم

دلم را ورق می زنم ،
به دنبال نامی که گم شد

در اوراق زرد و پراکنده ی این کتاب قدیمی

به دنبال نامی که من ...
- منِ شعر هایم - که من هست و من نیست ،

به دنبال نامی که تو ...
- توی آشنا ، ناشناس تمام غزل ها

به دنبال نامی که او ...
به دنبال اویی که کو ....؟!

#قیصر_امین_پور
دیدگاه ها (۳)

در انتهای هر سفردر آینهدار و ندار خویش را مرور می کنماین خاک...

دلم می خواهد چنان بنوشمت که در استخوانم حل شوی،آسمان آب شده ...

هم در قهوه خانه بودیمو من در فنجان قهوه می نوشیدم:نگاه ها و ...

همچون شعر سپید زیباست ‌و رویای شیرین ِخواب های مرا ...به صبح...

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیستمی رسم با تو به خانه،از ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط