فریاد زدم بدونی بیزارم از جدایی دلم برات تنگ شده عزیز د

فریاد زدم بدونی بیزارم از جدایی ، دلم برات تنگ شده عزیز دل کجایی ؟
دیدگاه ها (۱)

آمدی قصه ببافی که موجه برویدر نزن رفته ام خویش.... کسی منزل ...

سرم  را تکیه میدهم به سینه ی مردانه اتهمه ی کوه ها کم می آور...

زندگی را خیلی جدی نگیرید، چون در هر صورت از آن زنده بیرون نخ...

👌🏼👌🏼👌🏼👌🏼

جان خواهر کجایی دردت بجونم خیلی دلم برات تنگ شده 😭😭😭

صابر جانم ... عزیز من ... دلم برات تنگ میشه ... 🙂🖤

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط