دختر اجاره ای 🕸🖤
دختر اجاره ای 🕸🖤
𝐩𝐚𝐫 ³⁵
𝒓𝒆𝒏𝒕 𝒈𝒊𝒓𝒍
پیشونی جنی رو بوسید، کم کم جنی خوابش برد و
تهیونگ اونو برد روی تخت
به صورت زیباش زل زد و تو فکر رفت
*اون عزیز ترینمه، نمیتونم از دستش بدم*
تا همه چیز خوب پیش رفت ولی بنظر میومد که یه رسوایی در راهه
تهیونگ میتونست حسش کنه.. به همه چیز مشکوک بود
*فردا
طبق معمول تو بغل هم بیدار شدن
طاقت چند لحظه جدایی رو نداشتن
تهیونگ با ملایمت شروع کرد به حرف زدن
+ امروز کلی کار داریم، بلند شو تنبل
*بلند شدن
جنی تختو تمیز کرد.. تهیونگ هم دنبالش میرفت تا یه
بوس صبحگاهی ازش بگیره
از پشت جنی رو گرفت و گردنشو بوسید
سرشو آورد بالا و گفت: عاقبت کسی که نمیزاره ببوسمش همینه🤷🏻♀️
جنی با چشمای گرد بهش نگاه کرد
چند قدم به طرف تهیونگ رفت و سرشو بالا برد
روی گردن تهیونگ رو بوسید
جنی: اینم عاقبت کسی که منو بدون اجازه میبوسه
تهیونگ که چشماش از کاسه زده بود بیرون آروم
زمزمه کرد: پس همیشه باید بدون اجازه ببوسمت که
بچه ها به فیکام از ۱ تا ۱۰ چند میدین؟
احساس میکنم خوب نیستن نیاز به حمایتتون دارم🥺❤
𝐩𝐚𝐫 ³⁵
𝒓𝒆𝒏𝒕 𝒈𝒊𝒓𝒍
پیشونی جنی رو بوسید، کم کم جنی خوابش برد و
تهیونگ اونو برد روی تخت
به صورت زیباش زل زد و تو فکر رفت
*اون عزیز ترینمه، نمیتونم از دستش بدم*
تا همه چیز خوب پیش رفت ولی بنظر میومد که یه رسوایی در راهه
تهیونگ میتونست حسش کنه.. به همه چیز مشکوک بود
*فردا
طبق معمول تو بغل هم بیدار شدن
طاقت چند لحظه جدایی رو نداشتن
تهیونگ با ملایمت شروع کرد به حرف زدن
+ امروز کلی کار داریم، بلند شو تنبل
*بلند شدن
جنی تختو تمیز کرد.. تهیونگ هم دنبالش میرفت تا یه
بوس صبحگاهی ازش بگیره
از پشت جنی رو گرفت و گردنشو بوسید
سرشو آورد بالا و گفت: عاقبت کسی که نمیزاره ببوسمش همینه🤷🏻♀️
جنی با چشمای گرد بهش نگاه کرد
چند قدم به طرف تهیونگ رفت و سرشو بالا برد
روی گردن تهیونگ رو بوسید
جنی: اینم عاقبت کسی که منو بدون اجازه میبوسه
تهیونگ که چشماش از کاسه زده بود بیرون آروم
زمزمه کرد: پس همیشه باید بدون اجازه ببوسمت که
بچه ها به فیکام از ۱ تا ۱۰ چند میدین؟
احساس میکنم خوب نیستن نیاز به حمایتتون دارم🥺❤
۸.۶k
۱۷ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.