بدهم تکیه به تو شانه شدن را بلدی؟
بدهم تکیه به تو شانه شدن را بلدی؟
گرمی ثانیهای خانه شدن را بلدی؟
تو که ویرانه کننده است غمت می دانم
خوردن غصّه و ویرانه شدن را بلدی؟
آنقدر سوخته قلبم که قلم میسوزد
شمع گریان شده، پروانه شدن را بلدی؟
- علی لنگرودی
گرمی ثانیهای خانه شدن را بلدی؟
تو که ویرانه کننده است غمت می دانم
خوردن غصّه و ویرانه شدن را بلدی؟
آنقدر سوخته قلبم که قلم میسوزد
شمع گریان شده، پروانه شدن را بلدی؟
- علی لنگرودی
۳۷۱
۰۳ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.