فصل دوم
قمار عشق
کوک :الو چیه
ته : یکی میخواد باهامون شریک بشه کوک :اسمش
ته :سو
کوک :سابقش رو دربیار
خبر بده
ته اوکی
کوک :فعلا
ویو گلوریا
تو بار نشسته بودم و داشتم به مردمی نگاهومیکردم که با چشمای هولشون منو نگاه میکردن تو فکر جونگکوک بودن و همینطور سوریون که آیا چشماش رو باز کرده من اونو از کوک میگیرم کوک به من خیانت کرد نیاید ببخشمش اینارو میگفتم و به هرزه هایی که سعی میکردن مردا رو برای اینکه زیر خوابشون بشن متقاعد کنن همینجوری تو فکر بودم یهو آقای
سو اومد امشب قرار قمار من با اون بود
گلوریا :سلام
سو :واووو(به گلوریا یه نگه میکنه )الحق که واقع زیبایی
گلوریا :ممنون خوب بریم سر اصل مطلب مستر
سو :البته مادمازل
گلوریا :شرط من ۵۰۰۰۰۰۰ ملیون وون هس
سو :و برای من اینکه ........
ادامه دارد
دوزتان
مدرسه ها بازه و من امروز ریاضی دارم و باید بشینم یکم تمرین کنم ببخشید کم بود اینم از شانس فاکی من..😔
کوک :الو چیه
ته : یکی میخواد باهامون شریک بشه کوک :اسمش
ته :سو
کوک :سابقش رو دربیار
خبر بده
ته اوکی
کوک :فعلا
ویو گلوریا
تو بار نشسته بودم و داشتم به مردمی نگاهومیکردم که با چشمای هولشون منو نگاه میکردن تو فکر جونگکوک بودن و همینطور سوریون که آیا چشماش رو باز کرده من اونو از کوک میگیرم کوک به من خیانت کرد نیاید ببخشمش اینارو میگفتم و به هرزه هایی که سعی میکردن مردا رو برای اینکه زیر خوابشون بشن متقاعد کنن همینجوری تو فکر بودم یهو آقای
سو اومد امشب قرار قمار من با اون بود
گلوریا :سلام
سو :واووو(به گلوریا یه نگه میکنه )الحق که واقع زیبایی
گلوریا :ممنون خوب بریم سر اصل مطلب مستر
سو :البته مادمازل
گلوریا :شرط من ۵۰۰۰۰۰۰ ملیون وون هس
سو :و برای من اینکه ........
ادامه دارد
دوزتان
مدرسه ها بازه و من امروز ریاضی دارم و باید بشینم یکم تمرین کنم ببخشید کم بود اینم از شانس فاکی من..😔
- ۷.۶k
- ۱۵ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط