سندروم داون داشت؛ زنگ میزد میگفت : دلم برات تنگ شده..
سندروم داون داشت؛ زنگ میزد میگفت : دلم برات تنگ شده..
میگفتم : من که هر روز دارم بهت زنگ میزنم! میگفت : باهوش! نگفتم که گوشم تنگ شده. گفتم دلم تنگ شده.. باید بیای پیش دلم!
....
پ.ن: نمیدونم بهشت چه شکلیه هیچ تصوریم راجبش ندارم ولی اینجا قطعا خیلی خوشحالم🥺♥
میگفتم : من که هر روز دارم بهت زنگ میزنم! میگفت : باهوش! نگفتم که گوشم تنگ شده. گفتم دلم تنگ شده.. باید بیای پیش دلم!
....
پ.ن: نمیدونم بهشت چه شکلیه هیچ تصوریم راجبش ندارم ولی اینجا قطعا خیلی خوشحالم🥺♥
۱۲.۸k
۲۴ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.