از تو زاده شدم

از تو زاده شدم
وقتی مرا با نام کوچکم خواندی
آن گونه که هیچ آدمیزاده ای دیگری را صدا نکرد
مثل بودنت، عزیز
مثل نامت، خوشبخت
مثل یافتنت، در بهار
واقعه سرخی در حوالی من برپاست
ای که همیشه خنده هایت را
با نفس های خودم اشتباه می گیرم
تو را به همین بوی بارانی که می دهی سوگند
این دلخوشی های ساده‌ی کوچک را از من نگیر.
دیدگاه ها (۳)

زن امروزے:🍃 یک زن جذاب با وجود جذابیت و ظاهری عالیاگر غرغرو...

دلتنگیواژه ای بی معناستوقتی تو در لحظہ هایم نفس میکشیو از دو...

گورستان گل ها خدایا این همه‌گل ازکجا می‌آیند خدایا این همه ...

زن امروزے:#سیاست_زنانه🍃 خانوم دوست داشتنی هیچ وقت و در هیچ ...

چپتر ۹ _ آرکانیوم و جنونماه ها گذشت...و سکوت خانه کوچک لیندا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط