رفتن بهانه نمی‌خواهد

رفتن که بهانه نمیخواهد
یک چمدان میخواهد از دلخوری هاى تلنبار شده
و گاهى حتى دلخوشی هاى انکار شده
رفتن که بهانه نمیخواهد وقتى نخواهى بمانى
با چمدان که هیچ بى چمدان هم میروى

ماندن اما بهانه مى خواهد
دستى گرم نگاهى مهربان دروغ هاى دوست داشتنى
دوستت دارم هایى که میشنوى اما باور نمیکنى

یک فنجان چاى بوى عود یک آهنگ مشترک خاطرات تلخ و شیرین

وقتى بخواهى بمانى
حتى اگر چمدانت پر از دلخورى باشد
خالی اش مى کنى و باز هم میمانى
میمانى و وقتى بخواهى بمانى،نم باران را رگبار می‌بینی
و بهانه اش میکنى براى نرفتنت ! آرى
آمدن دلیل مى خواهد
ماندن بهانه
و رفتن هیچکدام !
دیدگاه ها (۱)

دارک مود ویسگون

علمني حبكِ أن أحزن

شعار تبلیغاتی ویسگون

عکس با حرم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط