دلم برای تو تنگ شده اما نمیدانم چه کار کنممثل پرنده ای لالم که میخواهد آواز بخواند و نمیتواند به هوای دیدنت در قاب پنجره ها قد میکشمنیستی فرو میریزم مثل فواره ای بر سر خودمزیر آوار خودم میمانم در گوشه ی اتاق