ب دلتنی هایم دست نز

بہ دلتنڪَی هایم دست نزڹ

می شڪند بغضــم یڪ وقت

آنڪَاه غرق می شوے

در سیلابـــــ اشڪهایی ڪہ

بهانه ے روانہ دلتنڪَی توست.
دیدگاه ها (۱)

سلامتے رفیـــقے کــہروز تشیـع جــــنازه ےرفیقش ســـــفید پوش...

بعد از مرگــــــم!دلم را جدا از من دفن کنید …هیچ وقت منو دلـ...

خـیــال نــکـــنـ اگِــــه بـمیـــرم کــــارے بِ کـــارتــــ...

بـی منطق تـرین عضـو بـدنـم چشمهایـم انـد ...می بیننـد ڪه دیگ...

موسیقی

پل اعتمادیه سبد خوراکی همیشه در آشپرخونه اداره وجود داشت. اگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط