تمامناتماممنM

#تمام_ناتمام_منM
رو دوستت دارم رمز گذاشته بودیم مثلا جلو جمع وقتی نمیشد بگه دوسم داره
میگفت هوا چقدر گرمه ...
از این دیوونه بازیایی که هرکی به یه شکل تو رابطه اش با کسی که دوسش داره ،
داره ...
شاید وقتی باهم توی دانشگاه بودیم روزی صدبارگرمش میشد !!
حتی خوب یادمه یه بار که برف میومدو باهاش قهر بودمو با فاصله از هم راه میرفتیم، وسطه خیابون داد زد گفت ای خدا خودت شاهدی میبینی که چقدر گرمه ....
کسایی که دور و برمون بودن با یه نگاه متعجب چند ثانیه ای نگامون کردن‌و بعدم رفتن ...
فقط من بودم که بهش گفتم منم گرمم هست ...
منظورمو فهمید و وسطِ زمستون از سر عشق گرم شدیم ...
چند وقت بعد
به هردلیلی که بود چند وقتی دور افتادیم
انگار چشم خوردیم
انگار جدامون کردن ...
روز تولدم نمیدونم بچه ها آورده بودنش یا خودش اومده بود ...
اما تا اومدم شمع و فوت کنمو آرزو کنم ...
یهو با یقه ی لباسش بازی کرد و گفت نمیدونم چرا انقدر هوا گرمه ...!!!
از حرفش فهمیدم
بهمن ماه که گرمش باشه یعنی هنوزم امیدی هست
هنوزم عشقی هست ...

#شهرزاد_پاییزی
دیدگاه ها (۲)

#تمام_ناتمام_منM ‌بیا و سرت را بر سینه‌ام بگذار؛تا این زندگی...

#تمام_ناتمام_منM چشم‌هایش، همه‌ ی آن چیزی را که صدایش نمی‌تو...

#تمام_ناتمام_منM صداش میکنممیگم دلبر؟میگه من دلبری بلد نیستم...

#تمام_ناتمام_منM اصلا بگذار ببینمتو نباشی چه اتفاقی می‌افتد ...

The eyes that were painted for me... "چشمانی که برایم نقاشی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط