امیربعد یه ساعت رسیدیم اومد تو که دیدم تلوزیون روشنه و

(امیر:بعد یه ساعت رسیدیم اومد تو که دیدم تلوزیون روشنه و نرگس رو شونه رهام و هردوشون خوابشون برده)
امیر:وااا خوابتون برده😕اوف😬رهاااام رهام
(رهام:با صدای امیر بیدار میشم)
رهام:چیه😴
امیر:من پیتزا خریدم واسه کی😐😐پاشو
رهام:باشه نرگس کجاست
امیر:رو شونه تو خوابش برده
رهام:عه(به شونش نگاه میکنه)هواسم نبود یهو خوابم برد
امیر:خب بیدارش کنم شام بخوریم
رهام:نه ن پیتزاشو بزار تو یخچال نرگسو ببپر اتاقش
امیر:چرا خب
رهام:بیچاره خیلی گریه کرد بزور ارومش کردم😢
اممیر:واا چرا😕
رهام:حالا تو ببرش
امیر:باشه😕
(امیر:یواش بلندش کردم بردمش اتاق گذاشتمش رو تخت پتو روش کشیدم و و چراغ خاموش کردم و رفتم بیرون)
امیر:بهت گفت که چیشده
رهام:اره😢....(براش تعریف میکنم)
امیر:😨😨😨😨وای طفلکی😢😢😢
رهام:😞
(پیتزامون میخوریم و میخوابیم)
...
(رهام:صبح بیدار میشم)
رهام:امیر امیر پاشو لنگه ظهره پاشو
امیر:چیه خب بزار بخوابم
رهام:پاشووو مسعود هشت بار بهت زنگ زده
امیر:عهه بده حتما مسعود جان کار مهمی داره باهام
رهام:😒😒😒
امیر:اوف خانومم ببخشید،یادم رفت بهم غیرتی هستی😶
رهام:صد دفعه بهت گفتم بهم نگو خانومم😠(از اون اخم جذابا🤤)
امیر:عشقم تویی خانومم(با دو از اتاق میرم بیرون)
رهام:دارم برات🗣😠
(امیر:میرم تو هال نرگس نبود در اتاقش باز بود یه سری زدم نبود)
امیر:وااا رهام پس نرگس کوو
رهام:نمیدونم من خواب بودم


ادامه داره😊💙
دیدگاه ها (۴)

تیغ رو رگم🔪من چه بدم💀بد نبودم😶کردن بدم👻خون رو مچم✊درد تو مخم...

😶💔

؟؟

💙👑💙

ویو آتداخل یه اتاق منو زندونی کرده بودن که اون پری شبیالی وا...

قلدر مدرسه ( پارت ۱۶ )

#پارت-اخر#لینو..+بیا بشین اینجا&ریدم تو خودم بگو ببینم چی شد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط