نمیخوام اعتراف کنم

نمیخوام اعتراف کنم
از عشق چیزی نمیفهمم
ولی هر چی که هست درست از همونجایی شروع میشه که تصمیم میگیری
فقط با اون حرف بزنی،
وقتی که خواستی بدونی شام قراره چی بخوره؟! از اونجایی ک خواستی باهاش جر و بحث کنی یا نگرانش بشی
یا بپرسی آهنگ خوب چی داری؟
فکر کنم عشق از جای دوری شروع نمیشه
از همین گوشه موشه ها لابلای همین حرف ها همین دلواپسی ها همین داری چیکار میکنی
و کجایی و کجا رفته بودیا من که بلد نیستم مثل کتابا مثل شاعرا حرف بزنم ! ،
میخوام بگم که حتی شروعشم با تو نیس
دیدگاه ها (۲)

خیابان به خیابانکوچه به کوچهبوی تو به مشام می رسداین شهر خیل...

علیرضا پدرام:هر چقدر هم که بگوییم:مردها فلانزن ها فلانیا تنه...

مرد وقتی عاشق زنی می‌شود در دل خود پنهانش می‌کند مبادا که دی...

تمام مردان این شهر شاعرند !باور کن !!حالا یکی شعر می نویسد ،...

زور و عشق پارت ۱۰

ریالیتی شو

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط