فیک درد عشق
فیک درد عشق
پارت بیست و شش
ا/ت
داخل اتاق بودم که منشی اومد
خانم کیم یک سری پرونده به اضافه ی عکس براتون فرستاده شده
- بیارش
چشم خانوم
......
بفرمایید
راستی قهوه میل دارید؟
- یه دونه امریکانو برام بیار
چشم
..یه نگاهی به پرونده ها انداختم
همشون داخلشون چرت و پرت بود
ولی یه چیزی این وسط مشکوک بود
داخل هر صفحه یک اسمی از مین جی برده شده
یعنی این مین جی کیه؟
تلفنم رو برداشتم و به لیا زنگ زدم
- الو سلام خوبی
$ سلام مرسی چیزی شده؟
- میگم تو کسی رو به اسم مین جی نمیشناسی؟
$ نه ولی این اسم اشناست
ببینم فامیلیش رو نمیدونی
- صبر کن..........
اینجا نوشته میونگ مین جی
$ اها این همونی بود که قبلا با یونا و مینهو دوست بود
میونگ مین جی پدرش صاحب بار سانگ جی که توی کره خیلی معروفه
اتفاقا یبارم باهاش دعوام شد خیلی دختر مزخرفی بود قبلا با جیمین کاپل بودن هر چقدر به جیمین خر گفتم باهاش رل نزن گوش نکرد الانم که نمیدونم فکر کنم ازدواج کرده
- میگم شماره داداشت از تو گوشیم پاک شده اگر میتونی شمارش رو دوباره برام بفرست
$ شماره ی جیمین؟
- اره دیگه مگه چند تا داداش داری؟
$ صبر کن فرستادم
- باشه ممنون دوباره بهت زنگ میزنم
$ اوکی فعلا
پس این دختره یه ربطی به یونا داره ولی چرا من یادم نمیاد که این دختر رو دیده باشم؟
فکر کنم باید به جیمین زنگ بزنم تا کاملا مطمئن بشم
- الو سلام
¢ سلام
- چطوری خوبی
¢ ممنون شما؟
- بابا منم ا/ت
¢ ا/ت تویی باور کن صدات رو نشناختم
- اشکال نداره
¢ کاری داشتی
- میگم میونگ مین جی رو میشناسی
¢ اره ولی برای چی میپرسی؟
- یکم دربارش بهم بگو
¢ ببین من الان پشت تلفن نمیتونم اگر بشه رو در رو باهم صحبت کنیم
الان شکرتی؟
- اره
¢ باشه پس تا چند دقیقه ی دیگه میام اونجا
- باشه پس فعلا
داخل ذهنم سوالات مختلفی بودن که جواب هیچکدوم رو نمیدونستم
این سوالات شامل
مین جی کیه؟
مین جی چه ربطی به شرکت ما داره مگه پدرش صاحب بار نیست؟
در افکارم غرق بودم که با صدا زدن های متعدد به خودم اومد
¢ ا/ت....ا/ت
-ها..چی
¢ حالت خوبه؟
- اره کی اومدی؟
¢ یه چند دیقه ای میشه خب سلام
- سلام حالت خوبه
¢ مرسی تو چی چه خبر از کوک؟
- اونم حالش خوبه
میگم الان دیگه حرف بزنیم
¢ اره هرچی دوس داری بپرس
- یه توضیح کلی راجب بهش میدی
¢ اوکی
ببین مین جی پدرش صاحب باره و مادرش هم یکی از همون هر.زه های داخل بار بوده که پدرش یبار از سر مستی بهش تج.اوز میکنه و
این دختر حامله میشه و پدر مین جی به اجبار با مادر مین جی ازدواج میکنه
وقتی که مین جی به دنیا میاد مادرش خیلی مشکوک کشته میشه البته خیلی ها میگن که پدرش مادرش رو کشته خلاصه مین جی از وقتی بچه بوده فکر کنم ۳ یا ۴ سالگی با یونا دوست بوده و توی ۸ سالگی با مینهو دوست میشه
پارت بیست و شش
ا/ت
داخل اتاق بودم که منشی اومد
خانم کیم یک سری پرونده به اضافه ی عکس براتون فرستاده شده
- بیارش
چشم خانوم
......
بفرمایید
راستی قهوه میل دارید؟
- یه دونه امریکانو برام بیار
چشم
..یه نگاهی به پرونده ها انداختم
همشون داخلشون چرت و پرت بود
ولی یه چیزی این وسط مشکوک بود
داخل هر صفحه یک اسمی از مین جی برده شده
یعنی این مین جی کیه؟
تلفنم رو برداشتم و به لیا زنگ زدم
- الو سلام خوبی
$ سلام مرسی چیزی شده؟
- میگم تو کسی رو به اسم مین جی نمیشناسی؟
$ نه ولی این اسم اشناست
ببینم فامیلیش رو نمیدونی
- صبر کن..........
اینجا نوشته میونگ مین جی
$ اها این همونی بود که قبلا با یونا و مینهو دوست بود
میونگ مین جی پدرش صاحب بار سانگ جی که توی کره خیلی معروفه
اتفاقا یبارم باهاش دعوام شد خیلی دختر مزخرفی بود قبلا با جیمین کاپل بودن هر چقدر به جیمین خر گفتم باهاش رل نزن گوش نکرد الانم که نمیدونم فکر کنم ازدواج کرده
- میگم شماره داداشت از تو گوشیم پاک شده اگر میتونی شمارش رو دوباره برام بفرست
$ شماره ی جیمین؟
- اره دیگه مگه چند تا داداش داری؟
$ صبر کن فرستادم
- باشه ممنون دوباره بهت زنگ میزنم
$ اوکی فعلا
پس این دختره یه ربطی به یونا داره ولی چرا من یادم نمیاد که این دختر رو دیده باشم؟
فکر کنم باید به جیمین زنگ بزنم تا کاملا مطمئن بشم
- الو سلام
¢ سلام
- چطوری خوبی
¢ ممنون شما؟
- بابا منم ا/ت
¢ ا/ت تویی باور کن صدات رو نشناختم
- اشکال نداره
¢ کاری داشتی
- میگم میونگ مین جی رو میشناسی
¢ اره ولی برای چی میپرسی؟
- یکم دربارش بهم بگو
¢ ببین من الان پشت تلفن نمیتونم اگر بشه رو در رو باهم صحبت کنیم
الان شکرتی؟
- اره
¢ باشه پس تا چند دقیقه ی دیگه میام اونجا
- باشه پس فعلا
داخل ذهنم سوالات مختلفی بودن که جواب هیچکدوم رو نمیدونستم
این سوالات شامل
مین جی کیه؟
مین جی چه ربطی به شرکت ما داره مگه پدرش صاحب بار نیست؟
در افکارم غرق بودم که با صدا زدن های متعدد به خودم اومد
¢ ا/ت....ا/ت
-ها..چی
¢ حالت خوبه؟
- اره کی اومدی؟
¢ یه چند دیقه ای میشه خب سلام
- سلام حالت خوبه
¢ مرسی تو چی چه خبر از کوک؟
- اونم حالش خوبه
میگم الان دیگه حرف بزنیم
¢ اره هرچی دوس داری بپرس
- یه توضیح کلی راجب بهش میدی
¢ اوکی
ببین مین جی پدرش صاحب باره و مادرش هم یکی از همون هر.زه های داخل بار بوده که پدرش یبار از سر مستی بهش تج.اوز میکنه و
این دختر حامله میشه و پدر مین جی به اجبار با مادر مین جی ازدواج میکنه
وقتی که مین جی به دنیا میاد مادرش خیلی مشکوک کشته میشه البته خیلی ها میگن که پدرش مادرش رو کشته خلاصه مین جی از وقتی بچه بوده فکر کنم ۳ یا ۴ سالگی با یونا دوست بوده و توی ۸ سالگی با مینهو دوست میشه
۹.۴k
۰۲ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.