گاهی مرا یاد کن

گاهی مَرا یاد کُن ...

به نگاهی از سَر دِلتَنگی ...

به سُکوتی از سَر ناچاری ...

یا فَریادی اَز سَر اِستیصال ...

از ایوانِ خاطره ها یاد کُن ...

که هَنوز هَم بارانی ست ...

از باغِ خُرمالوهایِ کال ...

عَطر بَهار نارِنج هایِ عاشِقانه ...

از شاعرانه های فُروغ ...

تا بُغض هایِ بی اَمانِ مَن ...

وَقتی سَلام آخَر خود را روی ...

بُخارِ پَنجره می نِوشتی ...

بِراستی که آدَم ها را ...

چه چیزهایی می کُشَد ...

وَتَمام می کُنَد ..،

گاهی فِکر ...

گاهی سُکوت وَ گاهی هَم دِلتَنگی ...
دیدگاه ها (۲۹)

کل زندگی‌مان را خاطرات برداشته ...و دل دور انداختن هیچ کدام‌...

هر آدمی توی زندگیش ...یک " تو " دارد ...که گاه گداری توی ذهن...

ﯾـــﮏ ﺭﻭﺯ ﺩﻟــﺖ ...ﭼنــاﻥ ﻫــﻮﺍﯼ ﺩﺳﺘـﺎﻧــﻢ ﺭﺍ ... ﺧـــﻮﺍﻫـــ...

من به این انتظار اکتفا نمی کنم ...تو را از این شهر ...از شب ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط