آمدن رسم خودش را دارد

.
آمدن رسم خودش را دارد
دل میبری ؛ دل می دهی
اما ماندن... امان از این ماندن!
که به پای خیلی ها نماند
که به تن خیلی ها نرفت
ماندن
یعنی بوس هایِ هر روزه
یعنی : تو نباشی ؛
من دستم به زندگی نمی رود !
یعنی دلتنگی های مدام !
ماندن شیرین و فرهاد و لیلی و که و که و که نمی خواهد
ماندن یک من و یک توِ ساده میخواهد
یک غرور فراموش شده
ماندن یک دل ساده می خواهد...
.
.
دیدگاه ها (۵)

اینجٲ مڹ بستگے دارمـــــــبه تۇبه حرفهٲیتآرٲمشتبه بۈدنتاینجا...

‎‎|توصدای پایت را،به یاد نمی آوری!چون همیشه همراهت است.. ولی...

داشتم در خیابـان راه میرفتمکه یک ماشین با صدای خیلی بلندِ ‌م...

با کسی نباش که هر لحظه مجبور باشی خودت را به هر اجباری لای ل...

با کسی نباش که هر لحظه مجبور باشی خودت را به هر اجباری لای ل...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط