دلتنگی آدم را به خیابان میکشد
دلتنگی آدم را به خیابان میکشد ...
دلتنگــــم ...
و مردم نمیفهمنـــد ...
قــدم زدن گاهی ...
از گریه کردن غم انگیز تر است ...
مثـل تـــــو ...
دلتنگـــــم ...
باید تو را به یاد بیاورم ...
به من فکـر کن ...
به نیمه شبی که تورا ندارم ...
باید تو را به یاد بیاورم ...
زمستان های بی برف بی رحم ترند ...
مثل زنان بی عشق ...
مثـل مــن...
که نامت را هم فراموش کرده ام ...
اما هنوز دوستت دارم ...
به من فکر کن ...
به نیمه شبی زمستانی ...
که سیگارت را رها کنی ...
تا مرا در آغوش بگیری ....
ولی من اسمت را به یاد نیاورم ...
و تو فراموش کنی ...
گریه کار مردانه ای نیست ...
قرار است فردا صبح ...
رفتگر ها جسدم را پیدا کنند ...
زنی که از نداشتنت یخ زده ...
و گنجشک ها برایش گریه میکنند ...
به من فکر کن ...
به جنازه ی زخمی زنی ...
که موهایش بوی سیگار میدهد ...
و با ناخن ...
اسمت را روی تنش تراشیده است ...
دلتنگــــم ...
و مردم نمیفهمنـــد ...
قــدم زدن گاهی ...
از گریه کردن غم انگیز تر است ...
مثـل تـــــو ...
دلتنگـــــم ...
باید تو را به یاد بیاورم ...
به من فکـر کن ...
به نیمه شبی که تورا ندارم ...
باید تو را به یاد بیاورم ...
زمستان های بی برف بی رحم ترند ...
مثل زنان بی عشق ...
مثـل مــن...
که نامت را هم فراموش کرده ام ...
اما هنوز دوستت دارم ...
به من فکر کن ...
به نیمه شبی زمستانی ...
که سیگارت را رها کنی ...
تا مرا در آغوش بگیری ....
ولی من اسمت را به یاد نیاورم ...
و تو فراموش کنی ...
گریه کار مردانه ای نیست ...
قرار است فردا صبح ...
رفتگر ها جسدم را پیدا کنند ...
زنی که از نداشتنت یخ زده ...
و گنجشک ها برایش گریه میکنند ...
به من فکر کن ...
به جنازه ی زخمی زنی ...
که موهایش بوی سیگار میدهد ...
و با ناخن ...
اسمت را روی تنش تراشیده است ...
- ۳.۹k
- ۲۱ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط