بابا لِنگ دراز عزیزم:
بابا لِنگدراز عزیزم:
تمام دلخوشی دنیای من این است که تو ندانی و من دوستت بدارم.
وقتی میفهمی و میرانیاَم،
چیزی درون دلم فرو میریزد... چیزی شبیه غرور!
بابا لنگ دراز عزیزم:
لطفا گاهی خودت را به نفهمیدن بِزن، و بگذار دوستت بدارم!
من همین که هستی را دوســــت میدارم... حتی سایهات که هیچ وقت به من نمیرسد!
بابا لِنگدراز
تمام دلخوشی دنیای من این است که تو ندانی و من دوستت بدارم.
وقتی میفهمی و میرانیاَم،
چیزی درون دلم فرو میریزد... چیزی شبیه غرور!
بابا لنگ دراز عزیزم:
لطفا گاهی خودت را به نفهمیدن بِزن، و بگذار دوستت بدارم!
من همین که هستی را دوســــت میدارم... حتی سایهات که هیچ وقت به من نمیرسد!
بابا لِنگدراز
۴۸۵
۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.