حس آغوشت غزلها را روانی میکند

حس آغوشت غزلها را روانی میکند
چشم هایت شعرهایم را جهانی میکند

دستبرد از باغ لبهایت وَ مردن در خودم
بوسه ات من را چه ساده دزد و جانی میکند!


جبرئیل چشم تو ، دیشب مرا معراج برد
لمس دستانت دلم را آسمانی میکند

آینه دار تمام فصل های بی غبار
سینه ات با آینه دارد تبانی میکند

هیچ میدانی چرا صدها غزل در چشم توست؟
شاعری تنها درونت شعرخوانی میکند

خوب میدانم که فردا روزگار سنگدل
قصه ی عشق مرا هم بایگانی میکند.💕💕💕
دیدگاه ها (۷)

ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﺁﺩﻣﻬﺎ ،... ﺑﻪ ﺣﻀﻮﺭﺷﺎﻥ ﻧﯿﺴﺖبه ﺩﻟﻬﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﺒﻮﺩﻧ...

در دو چال گونه ات دنیای من جا می شودعاشق دنیای خویشم لحظه خن...

لمس دستانت مرا تا عرش اعلی می بردتاب مژگانت دلم را تا ثریا م...

ناز چشمان تو , دل را تا ثریا میبردمشکی مویت مرا تا اوج رویا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط