لمس دستانت مرا تا عرش اعلی می برد

لمس دستانت مرا تا عرش اعلی می برد
تاب مژگانت دلم را تا ثریا می برد

شَرّه ی چشمان تو آتش به شعرم می زند
عطر یوسف را به اهرام زلیخا می برد

گر بلرزد طرّه ی لرزان تو ، چون ارگ بم
قلب بی سامان عاشق را به یغما می برد

هر غزل می گویم از عمق درونم جاری است
آه مجنون است و دل از جان لیلا می برد

شعرهایم واژگانی ساده اند و عشق تو
نرخ اشعار مرا اینگونه بالا می برد

گه گداری با خیالت عشق بازی می کنم
طعم لبهایت مرا تا عهد عَذرا می برد💕💕💕
‌ ‎‌‌‌‌‌‎
دیدگاه ها (۱)

حس آغوشت غزلها را روانی میکندچشم هایت شعرهایم را جهانی میکند...

ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﺁﺩﻣﻬﺎ ،... ﺑﻪ ﺣﻀﻮﺭﺷﺎﻥ ﻧﯿﺴﺖبه ﺩﻟﻬﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﺒﻮﺩﻧ...

ناز چشمان تو , دل را تا ثریا میبردمشکی مویت مرا تا اوج رویا...

انگار قلبمدر گسل های توجا ماندوقتی کهمیخندیدلم پس لرزه دارد💕

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط