خدایا

خدایا...
دلم می خواهد...دفتر مشقم را باز کنم...و دوباره تمرین کنم ...
الفبای زندگی را ...
من...چیزی شبیه زندگی کردن را فراموش کرده ام ...!!!
میخواهم...خط خطی کنم...تمام آن روزهایی که دلم را شکست ....
دلم...می خواهد ....
اگر معلم گفت...در دفتر نقاشیتان هر چه می خواهید بکشید ...
این بار...تنها...و تنها...
نردبانی..بکشم ......به سوی تو
خدای من.....!!!
دیدگاه ها (۱)

من حتی اگهچراغ راهنمایی رانندگی میشدماون چراغ زرده بودم که ب...

اشک...آخرین گزینه مردهاست..و خاک بر سر روزگاراگر مردی به گزی...

خداکند یه اتفاق خوب بیافتد....

خخخ

رمان انیمه ای «هنوز نه!» چپتر ۳

صحچپتر ۱۱ _ دفتر خاطرات پنهانشب...آسایشگاه در سکوتی فرو رفته...

🌹اعوذبالله من الشیطان رجیم🌺☘🌼بِسْمِ ألله ألرحْمنِ ألرَحيمْأل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط