This is me⛓🦋
This is me⛓🦋
Pt ¹²
لی جانگ اومد و گفت: به به آقای مین یونگی
یونگی: (پوکر فیس)
_با آسانسور رفتیم طبقه آخر
جانگ: خب بفرمایید داخل
*رفتیم توی ی اتاقی که ظاهرا ی اتاق معمولی بود*
جانگ:خب بزارید آزمایشگاهمو بهتون نشون بدم.
_در ی کمدو باز کرد و ی چیزی تایپ کرد و ی در باز شد
جانگ: خب جناب مین واسه اینکه بدونین قرار نیست سرتون کلاه بزارم ببینید که خودم تمامی موادارو درست میکنم.
سلنا: هرجور موادی!؟
جانگ: همه جور ..
یونگی: خب ما صد تا بسته ازتون میخریم تا ببینیم جنساتون چجوریه.
*جانگ با تلفن روی میزش به یکی از پرسنل زنگ زد و گفت بیاد دفترش*
جانگ: چای یا قهوه؟
سلنا: ی قهوه اسپرسو بدون شکر
یونگی: قهوه لته لطفا
جانگ: ی قهوه اسپرسو بدون شکر،ی لته و ی چایی مرسی ویلیا.
_طرف رفت بیرون
جانگ: خب ما قیمت هر بسته ی موادمون ۱۰دلاره که ۱۰۰ تا بسته میشه ۱۰۰۰ تا
براتون در میاد ۱۲۰۰.
سلنا: تو دا...
یونگی:شیشششش.(یونگی نزاشت حرفمو بزنم).. قبوله! فقط کی حاضر میشه؟
جانگ: فردا میتونین بیاید ببرید.
_ همون خانوم با یک سینی توی دستش اومد توی دفتر.
ویلیا: اسپرسو بدون شکر برای شما بانو. لته برای شماست جناب، و یه لیوان چای برای رئیس. بله؟
جانگ : بله مرسی.
_یونگی سریعا قهوه اش رو تموم کرد. ولی من فقط داشتم به حرف های اون گوش میدادم
جانگ: پس مواداتون شد ............... درسته؟
یونگی : خیلی خوابم میاد... سرم داره گیج میره... بل..ب.بله د..درست..ه
_یونگی بیهوش شد و قطعا اون مرتیکه توی قهوه ها چیزی ریخته.
جانگ: خب خانوم خانوما مثل اینکه باهوش تر از این حرفایی!
سلنا: ببخشید که احمق نبودم..
_لیوان خالی چایی رو سمتم پرتاب کرد و خورد توی سرم و منم از فرصت استفاده کردم و...
شرط: ۷ تا لایک🦋🗿(یا ۱۸۰ نفریمون)
و ۱۶۰ نفرمیمون پیلیززز😃:)
اگر خوشت اومد زودتر به شرطا برسون و منو فالو کن تا پارتای
قبل و بعد رو بخونی
Pt ¹²
لی جانگ اومد و گفت: به به آقای مین یونگی
یونگی: (پوکر فیس)
_با آسانسور رفتیم طبقه آخر
جانگ: خب بفرمایید داخل
*رفتیم توی ی اتاقی که ظاهرا ی اتاق معمولی بود*
جانگ:خب بزارید آزمایشگاهمو بهتون نشون بدم.
_در ی کمدو باز کرد و ی چیزی تایپ کرد و ی در باز شد
جانگ: خب جناب مین واسه اینکه بدونین قرار نیست سرتون کلاه بزارم ببینید که خودم تمامی موادارو درست میکنم.
سلنا: هرجور موادی!؟
جانگ: همه جور ..
یونگی: خب ما صد تا بسته ازتون میخریم تا ببینیم جنساتون چجوریه.
*جانگ با تلفن روی میزش به یکی از پرسنل زنگ زد و گفت بیاد دفترش*
جانگ: چای یا قهوه؟
سلنا: ی قهوه اسپرسو بدون شکر
یونگی: قهوه لته لطفا
جانگ: ی قهوه اسپرسو بدون شکر،ی لته و ی چایی مرسی ویلیا.
_طرف رفت بیرون
جانگ: خب ما قیمت هر بسته ی موادمون ۱۰دلاره که ۱۰۰ تا بسته میشه ۱۰۰۰ تا
براتون در میاد ۱۲۰۰.
سلنا: تو دا...
یونگی:شیشششش.(یونگی نزاشت حرفمو بزنم).. قبوله! فقط کی حاضر میشه؟
جانگ: فردا میتونین بیاید ببرید.
_ همون خانوم با یک سینی توی دستش اومد توی دفتر.
ویلیا: اسپرسو بدون شکر برای شما بانو. لته برای شماست جناب، و یه لیوان چای برای رئیس. بله؟
جانگ : بله مرسی.
_یونگی سریعا قهوه اش رو تموم کرد. ولی من فقط داشتم به حرف های اون گوش میدادم
جانگ: پس مواداتون شد ............... درسته؟
یونگی : خیلی خوابم میاد... سرم داره گیج میره... بل..ب.بله د..درست..ه
_یونگی بیهوش شد و قطعا اون مرتیکه توی قهوه ها چیزی ریخته.
جانگ: خب خانوم خانوما مثل اینکه باهوش تر از این حرفایی!
سلنا: ببخشید که احمق نبودم..
_لیوان خالی چایی رو سمتم پرتاب کرد و خورد توی سرم و منم از فرصت استفاده کردم و...
شرط: ۷ تا لایک🦋🗿(یا ۱۸۰ نفریمون)
و ۱۶۰ نفرمیمون پیلیززز😃:)
اگر خوشت اومد زودتر به شرطا برسون و منو فالو کن تا پارتای
قبل و بعد رو بخونی
۲.۴k
۲۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.