۲ پارتی جیمین (وقتی تو بار مست پیدات می کنه
اولی . دومی . سومی . چهارمی ...
همین جوری پشت سر هم پیک های مشروب رو میخوردی
خیلی اعصبانی بودم با اینکه دعوامون مال شب پیش بود
تصمیم گرفته بودم برم بار تا یکم آروم بشم
دیگه کامل مست شده بودم اصلا حوثاسم سر جاش نبود
بلند شدم و همینطور که مشروب میخردم شروع به رقصیدن کردم آنقدر خورده بودم که اصلا نفهمیدم
چی شد
فقط یادم به طرفی کشیده شدم ........................
فلش بک
چشامو باز کردم رو تخت بودم سرم خیلی درد میکرد رو تخت نشستم و دستم رو روی سرم گذاشتم دستم رو از سرم برداشتم
که چشمم خورد به جیمین
روی مبل کنار تخت نشسته بود و با حالت اعصبی نگات میکرد
بگم نترسیدم دروغ گفتم و به روی خودم نیاوردم
خیلی عادی پرسیدم
ات:چطوری برگشتم خونه
جیمین :میگه چطوری برگشتم. ... اصلا تو یادت میاد کجا بودی (آخرشو با داد گفت )
ات:خب اعصبانی بودم رفتم بار
جیمین:میدونی اگه نمیومدم چی میشد ؟معلو منبود الان .......حتی فکر کردن بهش هم حالم رو بد میکنه
(فعلا همه ی حرفاشو با داد میزنه)
ات:چیه انتظار داری الانعذر خواهی کنم .......یادت نیست دعوای دیشبمونو. ......سر همین بود
تو میتونی بادوستات هرجا دوست داری بری و تو بار مست کنی ..ولی من حق ندارم جایی برم
حتی هیچ دوستیم ندارم
جیمین:الان کل مشکل تو همینه ؟ اینکه نمیتونی جایی بری و بری بار ...........امشب که رفتی پس چی شد اگه کسی جمعت نمیکرد الان زیر یکی از همون مردا بودی میفهمی ؟
ادامه دارد
هریون
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.