وقتی ضربه آروم دست ات به شونهام خورد یه خنده ریز از
"وقتی ضربهٔ آروم دست ا.ت به شونهام خورد، یه خندهٔ ریز از گوشهٔ لبم بیرون زد. حس کردم چونهٔ کوچیکش هنوز به پشت کتفم تکیه داده و نفسهای نرمش با بارون قاطی شده بود. صدای خندهٔ لطیفش توی گوشم پیچید، و برای یه لحظه، انگار همهٔ دنیا فقط همین صدای خنده بود : باشه باشه، اذیتت نمیکنم، جوجهٔ خسته.
لبخندم رو پشت کلاه کاسکت پنهون کردم، ولی میدونستم که اون از توی آینه همه چیز رو میبینه."
لبخندم عمیقتر شد. با یه حالت شوخی گفتم: اگه اینطوری به شونهٔ من تکیه بدی، مردم میگن داریم با هم میریم قرار عاشقونه جوجه !
" از آینه نگاهی بهش انداختم و پوزخند شیطنت آمیزی زدم "
'خیلی تند سرم رو بالا آوردم و با چشم هایی که از شدت درشت شدن نزدیک بود از حدقه بیرون بزنه به یونگی از توی آیینه خیره شدم.. لبخند پر از شیطنت روی لب هام دوخته شد و ابرو هام بالا پرید' راستی راستییی.. گفتی قرار...
'توی صدام نوعی هیجان جدید بود... نفسی از طریق دهنم کشیدم و بهت بیشتر خیره شدم' این جانب یانگ ا.ت.. امروز به طور رسمی به یک قرار ملاقات دعوت شدم... به بههه
" لبخندم یه لحظه روی صورتم ماسید، ولی سریع خودمو عادی نشون دادم، حس کردم یه گرمای عجیب توی صورتم پیچید، به سختی تونستم لبخندمو حفظ کنم، در حالی که یه حس عجیب از سر تا پام رد میشد، چیزی که نمیخواستم ا.ت بفهمه : اوه... جوجه ی ما حسابی پیشرفت کرده!
لبخندم رو پشت کلاه کاسکت پنهون کردم، ولی میدونستم که اون از توی آینه همه چیز رو میبینه."
لبخندم عمیقتر شد. با یه حالت شوخی گفتم: اگه اینطوری به شونهٔ من تکیه بدی، مردم میگن داریم با هم میریم قرار عاشقونه جوجه !
" از آینه نگاهی بهش انداختم و پوزخند شیطنت آمیزی زدم "
'خیلی تند سرم رو بالا آوردم و با چشم هایی که از شدت درشت شدن نزدیک بود از حدقه بیرون بزنه به یونگی از توی آیینه خیره شدم.. لبخند پر از شیطنت روی لب هام دوخته شد و ابرو هام بالا پرید' راستی راستییی.. گفتی قرار...
'توی صدام نوعی هیجان جدید بود... نفسی از طریق دهنم کشیدم و بهت بیشتر خیره شدم' این جانب یانگ ا.ت.. امروز به طور رسمی به یک قرار ملاقات دعوت شدم... به بههه
" لبخندم یه لحظه روی صورتم ماسید، ولی سریع خودمو عادی نشون دادم، حس کردم یه گرمای عجیب توی صورتم پیچید، به سختی تونستم لبخندمو حفظ کنم، در حالی که یه حس عجیب از سر تا پام رد میشد، چیزی که نمیخواستم ا.ت بفهمه : اوه... جوجه ی ما حسابی پیشرفت کرده!
- ۱۵.۶k
- ۰۹ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط