بوی عطر نارنگی
بوی عطر نارنگی
سکوت است وتنهایی
بوی عطر نارنگی و کتاب های قدیمی مستم می کند باز
پائیز دوباره ایست
امیدیست پر از نا امیدی
دوستم می گوید نا امیدی گناه است،شاید هم گناه کبیره!
کتاب ها مرا صدا می کنند،قلم ها هم
و این طرف فکری مغشوش پر از اماها و اگرها...
آه...
چه می شد اگر...
احساسم می گوید که من چشم خورده ام
لعنت به چشم شور،لعنت به چشم بد!
و باز هم من هستم و سکوت
احساس دیگری می گوید تو خدا را داری
بی خیال چشم های شورو بد
بی خیال این روزها...
جانم تازه می شود
#عاشقانه_های_پاک #عاشقانه #عشق
سکوت است وتنهایی
بوی عطر نارنگی و کتاب های قدیمی مستم می کند باز
پائیز دوباره ایست
امیدیست پر از نا امیدی
دوستم می گوید نا امیدی گناه است،شاید هم گناه کبیره!
کتاب ها مرا صدا می کنند،قلم ها هم
و این طرف فکری مغشوش پر از اماها و اگرها...
آه...
چه می شد اگر...
احساسم می گوید که من چشم خورده ام
لعنت به چشم شور،لعنت به چشم بد!
و باز هم من هستم و سکوت
احساس دیگری می گوید تو خدا را داری
بی خیال چشم های شورو بد
بی خیال این روزها...
جانم تازه می شود
#عاشقانه_های_پاک #عاشقانه #عشق
۴.۱k
۲۰ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.