چه یفی دارد

چه ڪیفی دارد

ڪسی باشد

ڪه وقتی نام ڪوچڪت را

از ته دل صدا می زند

لبخندے روےِ لبانت نقش ببندد

و تــــــو آرام بگویی جانـَـــم.

وصی پور
دیدگاه ها (۳)

زودتر از صبح، برخیز!تو، آفتاب خانہ ے منے! گرم ڪن، بوسہ هایم ...

خـــیــلـــے غـــریـــبــہ شــــدم...😔 دیــــــــگہ ڪـســـے ...

به خاطر آوردنت را دوست دارم؛چه زیبا مرا از هم می‌پاشی!وصی پو...

.

رمان بغلی من پارت ۱۰۱و۱۰۲و۱۰۳ارسلان: دیانا دیانا: بله جایی و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط