(بچه ها حمایتا خیلی کمه ولی چون دیروز نذاشتم الان میزارم^
(بچه ها حمایتا خیلی کمه ولی چون دیروز نذاشتم الان میزارم^-^)
!♡عشق مافیایی♡!
!♡𝓜𝓪𝓯𝓲𝓪 𝓛𝓸𝓿𝓮♡!
p11♡
یادم افتاد من همه لباسام تقریبا کوتاه-_-خدایااااااااااا-_-آخه چرااااااااااا-_-باید زنگ بزنم به کاترین...(بچه ها کاترین خواهر لیساس و ۲ سال از اون کوچیک تره و لیسا ام ۲۳ سالشه...ا.ت هم فعلا این شخصیتو نمیشناسه...)علامت کاترین ٪)
/ : سلام کاترین...
٪ : سلام...خوبی؟
/ : مرسی ممنون...میگم یه لباس اسپرت قشنگ داری بهم قرض بدی؟
٪ : بزا فک کنم...آره بیا اینجا انتخاب کن...
/ : اوک اومدم...
قعط کردم و رفتم پیش کاترین...لباسو ازش گرفتم (اسلاید دوم...بچه ها ا.ت هم بعد رفتن لیسا لباسشو عوض میکنه...)و رفتم سمت خونه ی ا.ت...
(ا.ت ویو)
با میونگ نشسته بودیم که زنگ خورد...
& : حتما لیساس...
€ : تو بشین من باز میکنم...
(میونگ ویو)
رفتم درو باز کردم و دیدم لیساس...
€ : سلام...*با لبخند*
/ : عا...سلام...*با لبخند*
€ : بیا داخل...
/ : مرسی...
رفتیم پیش ا.ت...تا چند دیقه سکوت بود تا ناگهان خری گفت...ن چیزه یعنی ا.ت گفت😂
& : اااااااه...چقد سکوته-_-
€ : ترسیدم بیشعور چرا هوار میکشی-_-
/ : عاممممم...خوب چه کنیم؟
& : نمد فقط یه کاری کنیم...
(ا.ت ویو)
داشتیم فکر می کردیم تا میونگ گفت...........
(خماری خوبه مگه نه...؟😂😂😂حمایت کنید پارت بعدو بزارم خو-_-)
!♡عشق مافیایی♡!
!♡𝓜𝓪𝓯𝓲𝓪 𝓛𝓸𝓿𝓮♡!
p11♡
یادم افتاد من همه لباسام تقریبا کوتاه-_-خدایااااااااااا-_-آخه چرااااااااااا-_-باید زنگ بزنم به کاترین...(بچه ها کاترین خواهر لیساس و ۲ سال از اون کوچیک تره و لیسا ام ۲۳ سالشه...ا.ت هم فعلا این شخصیتو نمیشناسه...)علامت کاترین ٪)
/ : سلام کاترین...
٪ : سلام...خوبی؟
/ : مرسی ممنون...میگم یه لباس اسپرت قشنگ داری بهم قرض بدی؟
٪ : بزا فک کنم...آره بیا اینجا انتخاب کن...
/ : اوک اومدم...
قعط کردم و رفتم پیش کاترین...لباسو ازش گرفتم (اسلاید دوم...بچه ها ا.ت هم بعد رفتن لیسا لباسشو عوض میکنه...)و رفتم سمت خونه ی ا.ت...
(ا.ت ویو)
با میونگ نشسته بودیم که زنگ خورد...
& : حتما لیساس...
€ : تو بشین من باز میکنم...
(میونگ ویو)
رفتم درو باز کردم و دیدم لیساس...
€ : سلام...*با لبخند*
/ : عا...سلام...*با لبخند*
€ : بیا داخل...
/ : مرسی...
رفتیم پیش ا.ت...تا چند دیقه سکوت بود تا ناگهان خری گفت...ن چیزه یعنی ا.ت گفت😂
& : اااااااه...چقد سکوته-_-
€ : ترسیدم بیشعور چرا هوار میکشی-_-
/ : عاممممم...خوب چه کنیم؟
& : نمد فقط یه کاری کنیم...
(ا.ت ویو)
داشتیم فکر می کردیم تا میونگ گفت...........
(خماری خوبه مگه نه...؟😂😂😂حمایت کنید پارت بعدو بزارم خو-_-)
۸.۳k
۱۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.