صبح یزد

صبح #یزد

جای دوری نمیروم ؛
کمی تا پشت پرچینها یا دورتر ؛

برای درختی آواز بخوانم ؛
که مشتش در هوا گره خورده ؛
و سالها پیش ،

مرده است.... .
.
.
جای دوری نمیروم......
میروم عاشقی کنم ؛

حتی با درختی مرده ؛
که پنج انگشتش هنوز ؛
آسمان را چنگ میزند....
.

جای دوری نمیروم........ #چیستایثربی .

#شعر_عاشقانه

#شعر_معاصر_ایران
#شاعران#چیستایثربی#یزد
.
دیدگاه ها (۱)

زندگی یک نویسنده به شدت آسیب پذیر است، عریان و بی حفاظ . ما ...

آخه ؛ مجبوری انقدر زیبا باشی که آدم بخواد به خاطرت زندگی کنه...

#او_یکزن #قسمت_چهارده#چیستایثربیباران بهاری بود روزی که اسبا...

صبح #یزدجای دوری نمیروم ؛کمی تا پشت پرچینها یا دورتر ؛برای د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط