۷ مصیبتی که بر اهل بیت اباعبدالله الحسین ارواحنا له الفدا
۷ مصیبتی که بر اهل بیت اباعبدالله الحسین ارواحنا له الفدا درشام واردشد از زبان سیدالساجدین امام سجاد علیه السلام
السلام علیک یا ام المصائب یا زینب سلام الله علیها السلام علیک یا من نطحت جبینها بمقدم المحمل اذا رأت رأس سید الشهدا ءالسلام علیک یا تالی المعصوم
#علامه_طبرسی می گوید:
.
مسافتی که حضرت زینب سلام الله علیها از تل زینبیه تا قتلگاه طی کرد معادل ۵۰ سال بود.
از علامه سوال شد؛چطور چنین چیزی ممکن است؟؟
علامه پاسخ داد شاهد آن این مطلب است که وقتی حضرت زینب سلام الله علیها، بر بالای تل ایستاده بود موهایش سیاه بود ، ولی وقتی به قتلگاه رسید از شدت عمق مصیبت موهای حضرت سفید شد.
اجرک الله یا صاحب الزمان عجل الله فرجه الشریف
* حضرت امام سجاد علیه السّلام ، به نعمان بن منذر مدائنی فرمودند : در شام ، هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود.
1- ستمگران در شام، اطراف ما را با شمشیرهای برهنه و نیزه ها احاطه کردندُ بر ما حمله نمودند وکعب نیزه به ما می زدند.
2- سرهای شهداء را در میان هودج های زن های ما قرار دادندسر پدرم و سر عمویم عباس علیه السّلام را در برابر چشم عمه هایم ، حضرت زینب سلام الله علیها و حضرت ام کلثوم سلام الله علیها نگه داشتند و سربرادرم حضرت علی اکبر علیه السّلام و پسر عمویم حضرت قاسم علیه السّلام را در برابر چشم حضرت سکینه وفاطمه سلام الله علیها خواهرانم می آوردند و با سرها بازی میکردندُ گاهی سرها به زمین می افتاد و زیر سم ستوران قرار میگرفت.
3- زن های شامی از بالای بام ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند آتش به عمامه ام افتاد ،چون دستهایم را به گردن بسته بودند نتوانستم آن راخاموش کنم عمامه ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید.
4- از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با سازُ آواز ما را دربرابر تماشای مردم درکوچه وبازار گردش دادند و می گفتند : ای مردم بکشید آن ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند.
5- ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را از در خانه های یهود و نصاری عبور دادند.
6- ما را به بازار برده فروشان بردند ، خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.
7- ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شبها ازسرما آرامش نداشتیم و ازتشنگی ُگرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می بردیم.
* تذکره الشهداء صفحه ۴۱۲
* سوگنامه آل محمد صلی الله علیه وآله وسلم صفحه ۴۵۹
السلام علیک یا ام المصائب یا زینب سلام الله علیها السلام علیک یا من نطحت جبینها بمقدم المحمل اذا رأت رأس سید الشهدا ءالسلام علیک یا تالی المعصوم
#علامه_طبرسی می گوید:
.
مسافتی که حضرت زینب سلام الله علیها از تل زینبیه تا قتلگاه طی کرد معادل ۵۰ سال بود.
از علامه سوال شد؛چطور چنین چیزی ممکن است؟؟
علامه پاسخ داد شاهد آن این مطلب است که وقتی حضرت زینب سلام الله علیها، بر بالای تل ایستاده بود موهایش سیاه بود ، ولی وقتی به قتلگاه رسید از شدت عمق مصیبت موهای حضرت سفید شد.
اجرک الله یا صاحب الزمان عجل الله فرجه الشریف
* حضرت امام سجاد علیه السّلام ، به نعمان بن منذر مدائنی فرمودند : در شام ، هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود.
1- ستمگران در شام، اطراف ما را با شمشیرهای برهنه و نیزه ها احاطه کردندُ بر ما حمله نمودند وکعب نیزه به ما می زدند.
2- سرهای شهداء را در میان هودج های زن های ما قرار دادندسر پدرم و سر عمویم عباس علیه السّلام را در برابر چشم عمه هایم ، حضرت زینب سلام الله علیها و حضرت ام کلثوم سلام الله علیها نگه داشتند و سربرادرم حضرت علی اکبر علیه السّلام و پسر عمویم حضرت قاسم علیه السّلام را در برابر چشم حضرت سکینه وفاطمه سلام الله علیها خواهرانم می آوردند و با سرها بازی میکردندُ گاهی سرها به زمین می افتاد و زیر سم ستوران قرار میگرفت.
3- زن های شامی از بالای بام ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند آتش به عمامه ام افتاد ،چون دستهایم را به گردن بسته بودند نتوانستم آن راخاموش کنم عمامه ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید.
4- از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با سازُ آواز ما را دربرابر تماشای مردم درکوچه وبازار گردش دادند و می گفتند : ای مردم بکشید آن ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند.
5- ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را از در خانه های یهود و نصاری عبور دادند.
6- ما را به بازار برده فروشان بردند ، خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.
7- ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شبها ازسرما آرامش نداشتیم و ازتشنگی ُگرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می بردیم.
* تذکره الشهداء صفحه ۴۱۲
* سوگنامه آل محمد صلی الله علیه وآله وسلم صفحه ۴۵۹
۴.۰k
۱۷ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.