تصور کن...

تصور کن دارین گیم میزنین >_<

تام: روی مبل لم داده و خیلی خونسرد داره بازیشو میکنه و جالب اینجاست هر دست تو بازنده ای(ا/ت چی فکر کردی؟تامه دیگه😔🎀)

دراکو: روی صندلی راحتیه جلوی تلویزیون نشسته و ا/ت هم وسط پاهاش نشسته و بهش تکیه دادههههه،(چه زیبااااااا)

تئو: مطمئنی ناراحت نمیشی؟ چون خودت میدونی همیشه من برنده ام. ا/ت: هیییی حق نداری تقلب کنی هاااا، ایندفعه میبرممم. تئو: فعککککک نکنمممممم(افتادی به جونش)

متئو: با اشتیاق دارین بازیتونو میکنین، متئو که دید جلو زدی، دسته رو از دستت کشید و دورش کرد. ا/ت: هی متئوووو بدششش، الان میبازممم. خم شدی ازش بگیری که پرت شدی تو بقلش(عررررر😭)

ریگی/انزو: (این دو تا ۳، ۴ باری بیشتر نبردن، بیشتر گذاشتن تا تو جلو بیفتی) وسط بازی از دستی گذاشت جلو بزنی، بعد که بردی خوشحال شدی و کلی جیغ و هورا... ریگی/انزو هم بهت با یه لبخند خوشمل و کیوت نگات میکردن و برات دست زدن(اوخودااااا🤧)


تموممممم. امیدوارم خوشتون اومده باشههه، لطفا حمایت کنیدددد، چیزی ازتون کم نمیشه😭🎀🙏🏻
دیدگاه ها (۳)

تک پارتی دراکو

تک پارتی تئودور

جوری که این اهنگ به دراکو میاد>>>>>

تصور کن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط