لحظه ها در گذرند
لحظه ها در گذرند
و زمان میگذرد
و من اینجا دلتنگ
در پس ثانیه ها
تا که این عقربه ها
وقت پرواز مرا ثبت کنند
منتظر باید بود
و سکوت باید کرد
تا که دل تنگ شود
همدم بغض سکوت من بی رنگ شود
کاش او می دانست اوج رویای من است
و در این دغدغه ثانیه ها بال پرواز من است
نگرانم فردا
بی تو با عقربه ها
به کجا باید رفت؟
به چه امید سفر باید کرد؟
بی تو ای تک گل رویایی من
به چه دل باید بست؟
به کدامین عشقی بال و پر باید بست؟
کاش تا اخر راه شمع راهم بودی
و در این تنهایی هم صدایم بودی
تا فراسوی زمان در کنارم بودی
و زمان میگذرد
و من اینجا دلتنگ
در پس ثانیه ها
تا که این عقربه ها
وقت پرواز مرا ثبت کنند
منتظر باید بود
و سکوت باید کرد
تا که دل تنگ شود
همدم بغض سکوت من بی رنگ شود
کاش او می دانست اوج رویای من است
و در این دغدغه ثانیه ها بال پرواز من است
نگرانم فردا
بی تو با عقربه ها
به کجا باید رفت؟
به چه امید سفر باید کرد؟
بی تو ای تک گل رویایی من
به چه دل باید بست؟
به کدامین عشقی بال و پر باید بست؟
کاش تا اخر راه شمع راهم بودی
و در این تنهایی هم صدایم بودی
تا فراسوی زمان در کنارم بودی
۱.۷k
۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۶۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.