سناریو
سناریو
وقتی داری غذا درست میکنی دستت رو میبری
نامجون:
ا.ت :آخ نامجون: ا.ت چیشده بزار برم چسب زخم بیارم
جین : چند بار بهت گفتم دست به چاقو نزن وایسا برم چسب زخم بیارم
شوگا : در حال خواب هفت پادشاه
جیهوپ : وای خیلی خون از دست دادی بیا بریم بیمارستان
جیمین : درد داری؟ ا.ت : آره جیمین :بزار برم چسب زخم بیارم
تهیونگ: بیا دستمال بگیر روش تا برسیم بیمارستان ا.ت : نیازی نیست تهیونگ: حرف نباشه
کوک : وایسا تا دستت رو باند پیچی کنم
وقتی داری غذا درست میکنی دستت رو میبری
نامجون:
ا.ت :آخ نامجون: ا.ت چیشده بزار برم چسب زخم بیارم
جین : چند بار بهت گفتم دست به چاقو نزن وایسا برم چسب زخم بیارم
شوگا : در حال خواب هفت پادشاه
جیهوپ : وای خیلی خون از دست دادی بیا بریم بیمارستان
جیمین : درد داری؟ ا.ت : آره جیمین :بزار برم چسب زخم بیارم
تهیونگ: بیا دستمال بگیر روش تا برسیم بیمارستان ا.ت : نیازی نیست تهیونگ: حرف نباشه
کوک : وایسا تا دستت رو باند پیچی کنم
۱.۹k
۰۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.