متن آخر شب 🍃
#متن_آخر_شب 🍃
یک روز...
خیلی اتفاقی،وقتی که غرق در افکارت هستی و به گذشته ها فکرمیکنی💔
درحالی که ابروهایت درهم گره خورده..😞
کسی با چند قدم فاصله،محو چهره ات میشود،
شاید میان همهمه ی یک اتوبوس شلوغ باشد،
که موقع پیاده شدن...❤
شاید در یک روز کاری در اداره ای باشد که کارمیکنی،💛
موقعی که با یک بغل پرونده با عجله رد میشوی...
شاید در دانشگاه،💚
وقتی که با عجله در راهرو ها راه میروی...
یک لحظه،نگاهت در نگاهش گره بخورد
و دوباره عاشق شوی..💙
و یادت برود تا چند دقیقه ی قبل چرا اخم هایت را درهم کشیده بودی..!!💜
یک روز...
خیلی اتفاقی،وقتی که غرق در افکارت هستی و به گذشته ها فکرمیکنی💔
درحالی که ابروهایت درهم گره خورده..😞
کسی با چند قدم فاصله،محو چهره ات میشود،
شاید میان همهمه ی یک اتوبوس شلوغ باشد،
که موقع پیاده شدن...❤
شاید در یک روز کاری در اداره ای باشد که کارمیکنی،💛
موقعی که با یک بغل پرونده با عجله رد میشوی...
شاید در دانشگاه،💚
وقتی که با عجله در راهرو ها راه میروی...
یک لحظه،نگاهت در نگاهش گره بخورد
و دوباره عاشق شوی..💙
و یادت برود تا چند دقیقه ی قبل چرا اخم هایت را درهم کشیده بودی..!!💜
۱۱.۴k
۰۳ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.