پارت دوم
پارت دوم
دروک میخواست آسیه رو سوپرایز کنه ولی دلش میخواست ببر آسیه رو شام بیرون و ازش خواستگاری کنه ولی نمیدونست که آسیه قبول میکنه یا از دستش عصبانی میشه دروک تمام جسارتشو جمع کرد و رفت حلقه خرید
و از باباش درخواست کرد که یک روز کلوپ دراختیار بزاره
عاکف : پسرم دقیقا برای چی میخوایی یه شب کلوپ بگیر ؟
دروک : بابا امشب تولدت آسیه هستش میخوام سوپرایز کنم
عاکف قبول کرد همه چیز حاضر بود میز پر از گل های رز قرمز شده بود دروک ۲ تا شمع به میز آصافه کرد و رفت آماده بشه .........
پارت بعدی لایک : ۱۰
کامنت : ۲ تا
دروک میخواست آسیه رو سوپرایز کنه ولی دلش میخواست ببر آسیه رو شام بیرون و ازش خواستگاری کنه ولی نمیدونست که آسیه قبول میکنه یا از دستش عصبانی میشه دروک تمام جسارتشو جمع کرد و رفت حلقه خرید
و از باباش درخواست کرد که یک روز کلوپ دراختیار بزاره
عاکف : پسرم دقیقا برای چی میخوایی یه شب کلوپ بگیر ؟
دروک : بابا امشب تولدت آسیه هستش میخوام سوپرایز کنم
عاکف قبول کرد همه چیز حاضر بود میز پر از گل های رز قرمز شده بود دروک ۲ تا شمع به میز آصافه کرد و رفت آماده بشه .........
پارت بعدی لایک : ۱۰
کامنت : ۲ تا
۲.۷k
۱۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.